شرح مختصری از زندگینامه و تلاش های کارل گوستاو یونگ در عرصه روانشناسی دین ؟

5

شرح مختصری از زندگینامه و تلاش های کارل گوستاو یونگ در عرصه روانشناسی دین ؟
پاسخ :
هیچ یک از روان شناسان دین، به اندازه کارل گوستاو یونگ محققان ادیان تطبیقی را تحت تأثیر قرار نداده اند .وی بیش از هر روان شناسی، از سنت های غربی و شرقی در تأیید مفاهیم و نظریات خود سود برد و به صورت فوق العاده نسبت به زندگی مذهبی نگرشی همسو داشت .یونگ بارها تأکید می کرد که دین عملکردی است که از نظر روانشناختی ضرورت دارد و غفلت از آن به ضرر فرد و جامعه می باشد .
یونگ در 26 ژوئن 1875 در سوئیس در خانواده ای روحانی، در دهکده ای کوچک به نام کسویل واقع در ساحل دریاچه کنستانس دیده به جهان گشود .پدرش فردی روستایی بود که در کلیسای سوئیس کار می کرد .وی دکترای خود را در رشته ادبیات و زبان شناسی دریافت نمود، ولی به جهت فقر مالی از این رشته دست کشید و به الهیات روی آورد .هرچند روستائیان وی را دوست می داشتند و در کارش هم جدی و موفق بود ولی به گفته فرزندش گوستاویونگ، از آنجایی که به پوچی اعتقادات مذهبی خود پی برده بود، دچار یأس گردید .گوستاو در تمام دوران زندگی خود به دنبال درک واقعیت بود .معمولاً در مراسم عشای ربانی توقع داشت که نمایانگر خدا به معنای واقعی باشد یونگ در روان شناسی صاحب مکتب روان شناسی تحلیلی است و در روان شناسی دین صاحب نام است و همواره به دین علاقه داشت .یونگ می گوید :از آنجایی که دین از عمومی ترین تجلیات روان آدمی است، هیچ روان شناسی نمی تواند این امر را نادیده بگیرد که دین صرفا پدیده ای تاریخی یا اجتماعی نیست بلکه امری بسیار مهم است که با امور شخصی بسیاری از افراد ارتباط دارد .
به اعتقاد یونگ دین نگرشی است که امور ذیل را در بر دارد :
ملاحظه و مشاهده ی دقیق عوامل پویشی که به عنوان قدرت های حاکم تصور می شوند؛ یعنی ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، افکار، آرمان ها، یا هر عامل دیگری که بشر آن ها را به عنوان موجوداتی قدرتمند، خطرناک یا تا حدودی یاری رسان در نظر می گیرد، یا موجوداتی که چنان شکوهمند ، زیبا و با معنی تلقی شده اند که باید با خلوص عبادت شوند .
یونگ این امور را به عنوان تجارب زندگی روزمره آدمی می پذیرد و درصدد کشف سرچشمه آن ها برمی آید؛ یعنی به دنبال یافتن ریشه دینداری آدمی است.
یونگ خدا را در زندگی انسان دخیل می داند .به اعتقاد وی خدا آمیخته با وجود انسان است .انسان با او زندگی می کند و او را احساس و تجربه می نماید .لذا منبع آن را تعیین می کند ولی سخن فلاسفه و کلامی ها را در شناخت خدا مبهم می داند .همین امر موجب شد که یونگ به عنوان کسی که منبع تجارب دینی و افکار مذهبی را روان آدمی می داند ، به لا ادری گرایی و حتی الحاد متهم شود .
یونگ در پاسخ می گوید : از منظر یک روان شناس، درباره خدا بیش از آنچه در روان آدمی وجود دارد، نمی توان اظهارنظر کرد؛ روان شناس فقط می تواند نشانه ها و آثار، نه نشانه گذار را بشناسد .یونگ می گوید :واقعیات ثابت می کنند که روان از عملکرد دینی برخوردار است .وظیفه روان شناس این است که به افراد در رسیدن به دیدگاهی که مبتنی بر وجود و ارتباط میان روان و انگاره های مقدس است، کمک کند و به جای حمله به دین یا تضعیف آن، باید روان شناسی زمینه فهم بهتر دین را فراهم سازد .روان شناسی عاری از مذهب می تواند به روان رشد نایافته کمک کند تا ارزش و حوزه تناقضات دینی بهتر شناخته شود .در حقیقت ما تنها به کمک تعارضات منطقی و ادعاهای غیر ممکن ظاهری می توانیم به راهیابی به درک کلیت حیات امیدوار باشیم .

مصطفی قدیری سوال پرسید آوریل 20, 2020
گذاشتن نظر
پاسخ خود را بنویسید .
  • فعال
  • بازدیدها1007 times
  • پاسخ ها0 پاسخ ها
ورود به متاورس | متاورس ایرانی
ورود به متاورس ایران یا همان متاورس ملی

علامت ذره بین Tutorials سمت راست به رنگ قرمز به شما کمک خواهد کرد .

جدید ترین سوالات پرسیده شده

ایا ایدز گزفتم؟ 0 پاسخ ها | 0 آرا
انتخاب ورزش رزمی 0 پاسخ ها | 1 رای
وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی نماد اعتماد الکترونیک اسناد و املاک کشور مرکز آموزش ویدیویی انجمن حم فروشگاه ملی تولید کنندگان مدیریت بر مدیران حم سامانه حیوانات رسانه ملی اخبار متا دانشگاه متاورس استخدام | دانش فروشگاه حم تبلیغات ملی بازار NFT متاورس رنگ نقشه ملی سه بعدی متا املاک و مستغلات