نزدیک بینی در بازاریابی به چه معناست ؟
نزدیک بینی در بازاریابی به چه معناست ؟
سلام در خصوص تعریف نزدیک بینی در بازاریابی اطلاعاتی را در اختیار جامعه ایرانی قرار دهید تا بتوانیم قدمی مثبت در روند بهبود مشکلات کشور داشته باشیم .
ایرانیان عزیز در راستای کمک به جامعه ایرانی در راستای جهش تولید و اقتصاد مقاومتی میبایست ما هم فعالیت های مثبت انجام دهیم .
فعالیت ما با طرح روزانه 10 سوال شروع میشود . امتیازات بدست آمده از طرح سوال و پاسخ به سوال آینده ما را تضمین خواهد کرد .
تئودور لویت بیش از پنجاه سال پیش (1960) این مفهوم را که در پی تجربیاتش در شرکت استاندارد ایل بهدستآورده بود، بیان کرد. محصولات شرکت هایی که در دام نزدیک بینی بازاریابی (marketing myopia) گرفتار شده اند چشم آنها را بسته است، به طوری که نمیتوانند اهداف بزرگ تر یا پویایی های واقعی در بازار را درک کنند. وی در مقاله اش نتیجه گیری میکند که سازمان باید بیاموزد که خود را نه تولیدکننده یا ارائهدهنده خدمات بلکه مانند یک مشتری ببیند، چراکه این کار باعث میشود مردم با آن شرکت دادوستد کنند. به اعتقاد لویت، ادامه حیات یک سازمان میتواند از طرف نزدیکبینی بازاریابی تهدید شود؛ یعنی تولیدگرایی منجر به سقوط میشود و بازارگرایی از سقوط جلوگیری میکند. نزدیک بینی از آنجا نشأت می گیرد که سازمان به قدری شیفته محصولات و خدماتش می شود که، تقاضای اصلی مشتریان را به باد فراموشی می سپارد.
تئودور نزدیک بینی بازاریابی را این چنین تعریف میکند: هرگاه دو واژه خواسته و نیاز از نظر مفهوم با یکدیگر اشتباه شوند نزدیک بینی بازاریابی ایجاد میشود. در این نوع موارد شرکت ها به نیازهای فعلی مشتریان توجه میکنند و نیازهای آتی آنان را در نظر نمیگیرند. به طور مثال شرکتی که مدعی است بهترین تولید کننده عینک است و تنها به میزان تولید و کیفیت خود توجه می نماید، غافل از این است که نیاز مشتری عینک نیست. بلکه نیاز مشتری تصحیح و ترمیم بینایی است که با لنز و یا عمل جراحی نیز می تواند آن را ارتقا دهد. در کشور خودمان نیز، شاهد افزایش روز افزون خطای نزدیک بینی در بین سازمان ها هستیم. زمانیکه صاحبان موسسات کرایه خودرو یا همان آژانس های تلفنی، تمرکز خود را بر روی ارتقا خدمات گذاشته و رو به استفاده از خودروهای بهتر، رانندگان موجه تر، قیمت های مناسب تر و … کرده بودند، گروه اینترنت ایران با برند اسنپ، تمام مشتریان این آژانس ها را ربود و کسب و کار اکثر این موسسات کرایه اتوموبیل را به نابودی کشاند.
تئودور لویت عواملی که در کسب و کار منجر به شکست می شود را چنین عنوان میکند
- رشد اقتصادی به دنبال افزایش جمعیت میآید. به این دلیل که رشد جمعیت، باعث رشد بازار محصول میشود و شرکتها جهت تأمین نیازهای مردم میبایست میزان عرضه کالا را با میزان تقاضا تطبیق دهند. تا وقتیکه کسب و کاری با مشکل مواجه نشود، نیازی به تفکر نوآورانه در خود نمیبیند.
لویت دراینباره میگوید: “چنان چه فکر کردن، عکسالعملی منطقی در برابر مشکلات باشد، پس عدم مشکل، منجر به عدم تفکر میشود. اگر محصول شما بهطورمعمول بازار وسیعی داشته باشد، شما نیازی به تفکر دربارهی راههای گسترش بازار هدف در خود نمیبینید.”
- عقیدهی دیگر بر آن است که هیچ جایگزین عمدهای برای محصول وجود ندارد. چنین اعتقادی بهجای نگرانی در مورد ورود محصولات جایگزین به بازار، تمرکز خود را بر بهبود محصولات هدایت میکند. بیشتر نوآوریها ریشه در بیرون صنعت دارد که در بسیاری از موارد باعث نجات کسب و کار میگردند.
- اعتقاد به تولید انبوه و کاهش هزینهی تولید برای هر واحد.
لویت در راستای این عقیده اینگونه میگوید: تمام تلاشها بر تولید کالا متمرکز است و درنتیجه بازاریابی نادیده گرفته میشود.
- برخی از سازمانها معتقدند که محصولات ممتاز، خودشان باعث فروش خودشان میشوند. درنتیجه برای تحقیق و توسعه بخشیدن به اینگونه محصولات تلاش بیشتری میکنند. چنین سازمانهایی بهجای توجه به بازار بر مقولهی کالا تمرکز کردهاند.(منبع آژانس مارکتینک هورموند)