آیا باید حقیقت را مطالعه کرد ؟
آیا باید حقیقت را مطالعه کرد ؟
هر موجودیتی در هستی با خود دو توشه از واقعیت و حقیقت را توامان با خود به دوش می کشد , قائل به اینکه کردار , پندار , اصوات , انوار , اجسام , اجرام و… نیز باشد و بدون فاعل آن شخصیتی مستقل داشته و حیاتی به اندازه طول عمر خود , در هستی سپری می نمایایند . بنابراین سوال من از جایی نشات می گیرد که به این دو توشه بها داده و به دنبال شناخت این موضوع برآمدم . گر نه آنچه هست و هستم و تنها هستم می تواند یک جهان بینی برای رسیدن به هستیم باشد .
- آیا بین واقعیت یک موجودیت و حقیقت آن تفاوتی می تواند وجود داشته باشد؟
- آیا حقیقت نیازی به اعلام وجود دارد ؟
- آیا چنین نیست که حقیقت همه ی آن چیزی ست که هست ؟
- چرا اساسا درباره آنچه سیال و سخت در جریان است باید مرزبندی قائل شد ؟
- آیا بررسی و تحلیل یک موجودیت می تواند ابعاد جدیدی در آن ایجاد نموده ؟
- و کیفیت آن را با عیار واقعیت و حقیقت می توان مورد سنجش قرار داد ؟
- چه چیزی می تواند از این جستجو برای سنجیدن آن موجودیت حاصل گردد ؟
- آیا انسان قادر است از ظرفیت خود فراتر رفته و توانایی شناخت و ادارک بیشتری بیابد ؟
- ظرفیتی که خود موجودیت اش با دو سوال روبه رو می گردد , اول اینکه واقعیت آن ظرفیت چیست ؟ و دوم حقیقت آن ظرفیت چیست ؟
- و آیا حقیقت یک موجودیت اهمیت بیشتری دارد ؟
- و حقیقت چه دستاوردی برای ظرفیت که حریص شناخت است خواهد داشت ؟
- ادامه دارد …
saeed.zajkani سوال پرسید ژانویه 23, 2023