با وجود آمادگی جهان برای متاورس؛ فناوری هنوز برای متاورس آماده نیست!
تحریریه اقتصادآنلاین ۱۴۰۱/۰۳/۰۳ – ۲۰:۳۰ با وجود آمادگی جهان برای متاورس؛ فناوری هنوز برای متاورس آماده نیست!
تمام جهان در انتظار استفاده و بهرهوری از متاورس نو ظهور است، اما محدودیتهای فناوری کنونی نشان میدهد که این صنعت، حداقل یک دهه از دستیابی به وعدههای کامل خود فاصله دارد.
اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ در نظر بگیرید که یک متاورس ایدهآل چگونه خواهد بود! میلیونها نفر بر روی یک نقشه، درست مانند دنیای واقعی، اما در جایی که هر اقدامی غیرقابل برگشت است و برای همه صادق است. برای مثال، اگر مجسمهای را در متاورس بشکنید، برای همه شکسته خواهد ماند تا زمانی که کسی آن را درست کند و در نهایت، یک بازیکن استقلال کامل بر اعمال خود دارد و میتواند هر عملی را در هر جایی انجام دهد تا زمانی که طبق قوانین متاورس قانونی باشد.
برای دستیابی به این هدف، چنین متاورسی به قدرت 5G، هوش مصنوعی، پردازندههای نسل بعدی، محاسبات کوانتومی، محاسبات لبه، AR و VR نیاز دارد. با این حال، در حال حاضر، این فناوریها به اندازه کافی پیشرفته نیستند که به صورت انبوه با قیمت مقرون به صرفه گسترش یابند. در نتیجه، یک متاورس غوطه ور فراگیر هدفی دوردست است.
سه گانه بلاکچین
برای درک مشکل مقیاسپذیری، ابتدا باید به یک موضوع دیگر، «سهگانه بلاکچین» بپردازیم. ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، برای اولین بار از این اصطلاح در توضیح تاخیر تراکنشها و قیمت بالای فی (کارمزد) در بلاکچین اتریوم استفاده کرد. راه حل سه گانه بوترین بیان میکند که سه جنبه از راه حل Web3 وجود دارد؛
- عدم تمرکز
- مقیاس پذیری
- امنیت
اما پروژهها باید یکی را قربانی کنند تا دو مورد دیگر حفظ شود. در مورد اتریوم، آنها مجبور بودند مقیاسپذیری را برای حفظ یکپارچگی بلاکچین معاوضه کنند. یک نتیجه این است که در یک شبکه بلاکچین متراکم مانند اتریوم، اعتبار سنجیها تراکنشهای با هزینه فی بالا را بر تراکنشهای پایین تر اولویت میدهند. بلاکچینها سعی میکنند این مشکل را با راه حلهایی مانند POS (اثبات سهام)، اشتراک گذاری، جمع آوری و غیره حل کنند. بسیاری از راه حلهای لایه دوم در حال غلبه بر این محدودیت هستند و برای انتقال بلاکچین عظیمی مانند اتریوم به مکانیزم POS، لازم است. کمی وقت و کار نیاز است، اما در نهایت نتیجه خواهد داد.
با این حال، راه حل مقیاسبندی برای پلتفرمهای متاورس سختتر خواهد بود، زیرا یک متاورس به سادگی به تراکنشها ختم نمیشود. اجزای یک پلتفرم متاورس همچنین شامل تعاملات درون شخصیتی، نقشههای دقیق، ویژگیهای شخصیتی متعدد، ویژگیهای درون پلتفرمی و هزاران چیز دیگر است. برای اینکه متاورس به راحتی کار کند، به یک بلاکچین وسیع و خیلی بزرگ نیاز دارد که دارای چندین زنجیره جانبی و لایه دو باشد، TPS بسیار بالا (تراکنش در هر ثانیه)، هزینه گاز کم، و ادغام IPFS قوی برای NFTها، و عملکرد زنجیرهای متقابل داشته باشد و در حال حاضر، چنین فناوری وجود ندارد.
متاورسهای متمرکز و مقیاس پذیری
اما اگر متاورس تصمیم بگیرد که یک طرف سهگانه بلاکچین یعنی تمرکززدایی را قربانی کند تا مقیاسپذیرتر شود، چه اتفاق خواهد افتاد؟ در حالی که یک متاورس متمرکز نیازی به نگرانی در مورد اجماع و دفترهای اطلاعاتی مشترک نخواهد داشت، همچنان با موانع زیادی روبرو خواهد بود. یک پلتفرم متمرکز مانند Fortnite یا Roblox را در نظر بگیرید. مطمئناً، آنها میتوانند کاری مانند میزبانی کنسرت واقعیت مجازی انجام دهند، اما همچنین باید عملکرد شخصیتها را فقط به حرکت و تماشا محدود کنند و به بازیکنان اجازه شرکت فعال (مانند رقصیدن) در رویداد را ندهند. دلیل آن این است که سرورهای بازی چه محلی و چه مرکزی قادر به ارسال یا دریافت این مقدار اطلاعات در زمان واقعی برای کاراکترها برای تعامل زنده نیستند. به عنوان مثال، در کنسرت Fortnite Travis Scott، Fortnite یک به روز رسانی را قبل از نمایش منتشر کرد که در آن تمام تصاویر استفاده شده در کنسرت را از قبل بارگذاری کردند. بنابراین اساساً بیشتر شبیه تماشای یک ارائه زنده نیمه ضبط شده بود.
برای اینکه ما واقعاً در یک کنسرت متاورس با صدها شرکتکننده دیگر شرکت کنیم، باید چند تنگنا را برطرف کنیم، پهنای باند و تأخیر مهمترین آنها هستند. ( متیو بال، در Metaverse Primer خود ، مشکل پهنای باند و تأخیر و چگونگی جلوگیری از مقیاس انبوه برای متاورس را توضیح داد). پهنای باند، به زبان ساده، مقدار دادهای است که در یک واحد زمان منتشر یا پردازش میشود. سناریوی ایدهآل با پهنای باند، داشتن پهنای باند بینهایت برای پردازش هر مقدار داده در کوتاه ترین زمان ممکن است. به عنوان مثال، در یک متاورس، شما دوست دارید در هر جهت به افق نگاه کنید و تک تک جزئیات گرافیکی IRL را به شکلی عالی ببینید. اما آنچه اتفاق میافتد این است که در متاورسی مانند Fortnite یا حتی Roblox، مقدار اطلاعاتی که ما درک میکنیم و با آنها تعامل داریم در دستگاه محلی از قبل بارگذاری میشود و برخی بر اساس نیاز منتشر میشوند. دلیل آن این است که ما زیرساختی برای مدیریت این پهنای باند نداریم.
به طور مشابه، تأخیر تفاوت زمانی بین فشار دادن یک کلید و فرمانی است که روی صفحه نمایش شما اجرا میشود. اگر در حال انجام یک بازی تیراندازی چند نفره هستید، میخواهید تاخیر شما تقریباً صفر باشد تا بتوانید فوراً این عمل را انجام دهید. حالا تصور کنید، عمل شما به سرور مرکزی در سراسر جهان باز میگردد و قبل از شلیک گلوله بر میگردد، شما در حال حاضر مردهاید. به همین دلیل است که اکثر بازیها برای جلوگیری از تاخیر، این عملکردها را از قبل در دستگاه بارگذاری میکنند. اما برای اینکه اقدام خود به خودی مشابهی در زمان واقعی در متاورس انجام شود، یا باید تمام اقدامات ممکن را در یک سناریوی خاص بارگیری کنید (که عملا غیرممکن است) یا به اطلاعات جریان ابری تکیه کنید.
بنابراین حتی بدون دردسرهای غیرمتمرکز نگه داشتن پلتفرم، یک پلتفرم متاورس متمرکز مشکلات بیشماری دارد که حل نمیشوند مگر اینکه فناوریهای جدیدتر و بهتر را توسعه دهیم.
چشم انداز
اما حتی با وجود همه این موانع و تنگناها، شکی نیست که متاورس تکامل بعدی اینترنت است، زیرا Web3 پاسخی به نیازهایی مانند شفافیت و قابلیت ردیابی است. بنابراین اکنون سؤال این است که چگونه میتوان این مشکلات را حل کرد؟ بخش غیرمتمرکز به شدت روی عملکرد اشکال سادهتر گرافیک سرمایهگذاری میکند تا از ایجاد ازدحام در شبکه جلوگیری کند. به طور مشابه، بسیاری از پروژه ها مشارکت بلادرنگ را به عنوان راهی برای مدیریت ترافیک کاهش میدهند.
اکثر این رویکردها به ما اجازه میدهند برای مدتی کار کنیم، اما راهحل نهایی این است که از قدرت 5G، Wi-Fi 6 و محاسبات لبهای برای افزایش محدودیتهای پهنای باند و کاهش تأخیر استفاده کنیم. در نتیجه، ما به دنبال یک بازه زمانی یک دهه یا بیشتر برای دستیابی به تجربه متاورس ایدهآل هستیم. در این فرآیند، بسیاری از ایدههای جدید را که متناسب با روایت آن زمان هستند، ابداع میشوند و حذف خواهند شد. با این حال، با وجود یک نیروی متمرکز جهانی که برای رسیدن به یک هدف کار میکند که به ندرت در تاریخ فناوری اتفاق افتاده است، میتوان با اطمینان گفت که مسیر در حال بهتر شدن است.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال یا سایرICOها نیست. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود
https://eghtesadeonline.com