مطالعه تجربی بر تاثیر جهت گیری زنجیره تامین فردی و سازمانی بر مدیریت زنجیره تامین
مطالعه تجربی بر تاثیر جهت گیری زنجیره تامین فردی و سازمانی بر مدیریت زنجیره تامین
محتوای بارگذاری شده در خصوص زنجیره تامین میباشد و برگرفته از مقالات تخصصی خارجی ترجمه شده در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است .
چکیده
این مطالعه به طور تجربی مؤلفههای جهتگیری زنجیره تأمین (SCO) فردی را به عنوان مقدمات SCO سازمانی شناسایی میکند و روابط علی بین SCO سازمانی و مدیریت زنجیره تأمین (SCM) را تحلیل میکند. یک نظرسنجی با شرکت های کره ای انجام شد و برای آزمون فرضیه های پیشنهادی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که SCO فردی تأثیر قابل توجهی بر SCO سازمانی دارد. SCO سازمانی تأثیر قابل توجهی بر SCM استراتژیک دارد، در حالی که تنها فناوری اطلاعات برای SCO بر SCM عملیاتی تأثیر می گذارد. SCM استراتژیک تأثیر قابل توجهی بر SCM عملیاتی دارد. این مطالعه درک ما از عناصر اجتماعی و رفتاری SCM را با طبقه بندی SCO به SCO فردی و سازمانی و شناسایی روابط علی بین آنها گسترش می دهد.
کلید واژه ها
جهت گیری زنجیره تامین فردی
جهت گیری زنجیره تامین سازمانی
مدیریت استراتژیک زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین عملیاتی
1 . معرفی زنجیره تامین فردی
امروزه مدیریت زنجیره تامین (SCM) به طور گسترده ای در بخش های مختلف صنعت پذیرفته شده است. SCM شامل یکپارچه سازی عملکردهای شرکتی با استفاده از فرآیندهای تجاری در داخل و بین شرکت ها است ( لامبرت و کوپر، 2000 ). اعتماد، وابستگی متقابل، همکاری و اهداف مشترک بین شرکای زنجیره تامین به عنوان قابلیتهای اصلی نهایی در نظر گرفته میشوند ( مین و همکاران، 2005 ، ساندرز و پرموس، 2005 ) و نیروی محرکه SCM موثر ( هوروات، 2001).). بر اساس مجموعه کار بر روی جریان های مبادله در داخل و بین اعضای زنجیره تامین که SCM موثر را تسهیل می کند، تحقیقات جدیدتر جهت گیری زنجیره تامین (SCO) را به بدنه تحقیقات زنجیره تامین اضافه کرده است تا بر تمایل یک شرکت برای مشاهده زنجیره تامین به عنوان تاکید شود. یکپارچه نهاد ( ملو و استخر، 2005 ، هولت و همکاران، 2008 ). SCO به عنوان “یک سیستم ارزش و باور مشترک که به درک چگونگی مدیریت استراتژیک سازمان زنجیره تامین خود و هنجارهای رفتاری مورد نیاز در داخل سازمان کمک می کند” ( اسپر، کلیفورد دیفی، و منتزر، 2010) تعریف می شود.، پ. 163). ایده این است که یک سازمان باید فلسفه هایی در مورد آگاهی استراتژیک و پذیرش SCM در یک شرکت زنجیره تامین فردی داشته باشد، قبل از اینکه بتواند به طور موثر در جریان های فرآیند در داخل و بین اعضای زنجیره تامین شرکت کند ( اسپر و همکاران، 2010 ).
مطالعات موجود در مورد تحقیقات SCO بر روی موقعیت شرکت مانند استراتژی SCO و ساختار SCO در سطح تحلیل شرکت متمرکز شده است. با این حال، برخی شواهد نشان میدهد که این افراد در داخل سازمان هستند که باید برای اجرای طرحهای زنجیره تامین، ذهنیت خود را تغییر داده و اتخاذ کنند (دیویس و همکاران، 2005؛ عمر، دی، سرامک، فوگیت، و منتزر، 2012 ). برخی از محققان استدلال می کنند که بدون درک ادراکات و دیدگاه های فردی اعضای سازمان از SCM، شناسایی آن روابط متقابل بین SCO ها ممکن است دشوار باشد ( Omar et al., 2012 ).
بنابراین، این مطالعه سطوح مختلفی از SCO را پیشنهاد می کند که توسط آن SCO فردی به طور مثبت SCO سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. این مطالعه همچنین جنبه های مختلف SCO سازمانی و در نهایت روابط علی بین SCO سازمانی و SCM را پیشنهاد می کند. به طور کلی، این مقاله به درخواست های چندین محقق برای درک جامع تر از عناصر اجتماعی و رفتاری درگیر در پدیده زنجیره تامین پاسخ می دهد ( بویر و سوینک، 2008 ، ملو و فلینت، 2009 ). نتایج این مطالعه به گسترش نظری عناصر اجتماعی و رفتاری در SCM با تمایز و شناسایی رابطه علی بین SCO فردی و سازمانی کمک می کند.
2 . توسعه نظری
2.1 . جهت گیری زنجیره تامین
جهت گیری زنجیره تامین به عنوان “تشخیص یک سازمان از پیامدهای سیستمی و استراتژیک فعالیت های تاکتیکی درگیر در مدیریت جریان های مختلف در زنجیره تامین” ( Mentzer et al., 2001 , p. 11) تعریف می شود. این بدان معناست که وقتی یک شرکت دارای SCO است، شرکتهایی با کارمندان از پیامدهای مدیریت جریانهای بالادستی و پایین دستی محصولات، خدمات، امور مالی و اطلاعات در میان تامینکنندگان و مشتریان خود آگاه هستند. بدون فلسفه مدیریت در داخل یک شرکت، مشارکت موثر در مدیریت استراتژیک فرآیندهای زنجیره تامین دشوار است ( اسپر و همکاران، 2010 ). طبق تحقیقات قبلی، سازمان همکاری شانگهای را می توان به دو بعد تقسیم کرد، یعنی سازمان همکاری شانگهای استراتژیک و سازمان همکاری شانگهای ساختاری ( اسپر و همکاران، 2010).). تفاوت بین این مفاهیم این است که SCO استراتژیک دارای ویژگی های ضمنی است، در حالی که SCO ساختاری دارای ویژگی های رسمی تر است. SCO استراتژیک بر حصول اطمینان از آگاهی کارکنان از کل فرآیند زنجیره تامین و همچنین کل جریان SCM و پیگیری یکپارچگی داخلی و خارجی تمرکز دارد ( مین و منتزر، 2004 ). در یک زمینه مشابه، SCO استراتژیک به احتمال زیاد بر درک و درک اعضای یک شرکت در مورد جریان های مختلف در یک زنجیره تامین تاکید می کند. بنابراین، ما SCO استراتژیک را به عنوان تأکید بر ادراک و آگاهی هر یک از اعضا از SCM به عنوان SCO فردی می دانیم.
بر خلاف SCO استراتژیک، SCO ساختاری بر مصنوعات سازمانی تمرکز دارد که SCM را تسهیل می کند. به عنوان مثال، مین، منتزر و لاد (2007) پیشنهاد میکنند که SCO شامل ساخت و حفظ عوامل رفتاری درونی است که تبادل رابطه را تسهیل میکند. آنها اعتماد، تعهد، سازگاری و پشتیبانی مدیریت ارشد را به عنوان عناصر سازمان همکاری شانگهای توصیف می کنند ( اسپر و همکاران، 2010 ). طبق کار ترنت (2004) ، SCO ساختاری شامل چهار دسته زیر است: طراحی سازمانی، منابع انسانی، فناوری اطلاعات و اندازه گیری سازمانی. بر اساس مبانی مفهومی پیشنهاد شده توسط ترنت، SCO ساختاری را به سه متغیر تقسیم میکنیم.
طراحی سازمانی ” شامل فرآیند توسعه ساختار و سیستم رسمی هماهنگی و کنترل مورد نیاز برای دستیابی به اهداف شرکت و زنجیره تامین است ” ( اسپر و همکاران، 2010 ، ص165). متون قبلی سه حوزه اساسی را که طراحی سازمانی را برای SCO توصیف میکنند، مشاهده کردند: یکپارچگی، ساختار و همکاری.
منابع انسانی برای SCO جنبه دیگری است که ساختار SCO را تشکیل می دهد. مایرز، گریفیث، داگرتی و لوش (2004) استدلال می کنند که SCM یک پدیده انسان محور است. اگرچه منابع مالی، تجهیزات، فناوری و مبتنی بر بازار برای SCM مؤثر ضروری هستند، کارکنانی که در واقع کار شرکت را انجام می دهند برای عملکرد مؤثر و بهره برداری از هر یک از این دسته های منابع حیاتی هستند ( ریچی، توکمن، و ویلر، 2006). با توجه به اهمیت منابع انسانی برای سازمان همکاری شانگهای، بسیاری از محققان چندین موضوع منابع انسانی را پیشنهاد کرده اند که به SCM موثرتر کمک می کند. آنها استدلال می کنند که اگر ساختار و مدیریت خاصی از منابع انسانی باعث موفقیت SCM شود، این امر در دو دسته اصلی قرار می گیرد: (1) دانش، مهارت ها و توانایی های مرتبط با زنجیره تامین و (2) استراتژی های منابع انسانی که استفاده را توسعه و پشتیبانی می کنند. دانش در سازمان های زنجیره تامین
در نهایت، فناوری اطلاعات برای سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک مکانیسم هماهنگکننده عمل میکند که بخشهای درون یک سازمان و بین شرکتها را در زنجیره تامین به هم متصل میکند ( Simchi-Levi، Kaminski و Simchi-Levi، 2008 ). فناوری اطلاعات به طور گسترده ای به عنوان یک عامل کلیدی برای لجستیک و SCM موثر برای بیش از 20 سال پذیرفته شده است ( فورمن و لیپرت، 2005 ، لالوند و مسترز، 1990 ). شرکت های سازمان همکاری شانگهای تلاش می کنند تا با شرکای زنجیره تامین ادغام و همکاری کنند که هم توسط فناوری اطلاعات پشتیبانی و هم تسهیل می شود.
2.2 . مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین به یک فلسفه یکپارچه مدیریت کل جریان یک کانال توزیع از تامین کننده تا کاربر نهایی اشاره دارد ( کوپر، لامبرت و پاگ، 1997 ). به عنوان یک فلسفه، SCM نیازمند یک رویکرد سیستمی برای مشاهده زنجیره تامین به عنوان یک موجودیت واحد است، نه به عنوان مجموعه ای از شرکت های منفرد، که هر کدام عملکرد خود را انجام می دهند ( Mentzer et al., 2001 ). برای اتخاذ یک فلسفه SCM، شرکت ها باید شیوه های مدیریتی را ایجاد کنند که به آنها کمک کند مطابق با این فلسفه عمل کنند یا رفتار کنند. بنابراین، بسیاری از محققان بر چنین فعالیت هایی که SCM را تشکیل می دهند تأکید کرده اند. مطالعات قبلی فعالیت های مختلفی را برای اجرای موفقیت آمیز فلسفه SCM پیشنهاد کرده اند. منتزر و همکاران (2001)چندین فعالیت SCM مانند رفتار یکپارچه، به اشتراک گذاری متقابل اطلاعات، به اشتراک گذاری متقابل ریسک ها و پاداش ها، همکاری، ایجاد یک هدف، و فرآیندهای یکپارچه را شرح دهد.
یک زنجیره تامین با مدیریت خوب معمولاً اهداف استراتژیک و همچنین اهداف عملیاتی را با تطبیق فعالیتها در هر سطح تعیین میکند. SCM استراتژیک مجموعه ای از فعالیت ها با هدف اهداف بلند مدت سازمانی است که معیارهای اصلی موفقیت SCM را تعیین می کند و می تواند توسط مدیریت برای هدایت تصمیم گیری استفاده شود. SCM استراتژیک بر یک برنامه دو تا چهار ساله تأثیر می گذارد که به شرکت یا سازمان اجازه می دهد تا به عملکرد زنجیره تأمین موفقیت آمیز دست یابد. بر خلاف SCM استراتژیک، SCM عملیاتی به مجموعه ای از فعالیت ها اشاره دارد که بر پروژه ها یا وظایف روزانه، هفتگی یا ماهانه تمرکز دارند که اهداف استراتژیک بزرگتری را اجرا می کنند. SCM عملیاتی که فعالیت های تاکتیکی نیز نامیده می شود، مجموعه ای از فعالیت ها با اهداف استراتژیک در ذهن است. و ابزاری را برای مدیریت و کارکنان فراهم می کند تا فعالیت های استراتژیک بزرگتر را به وظایف قابل اجرا تقسیم کنند. همانند SCM استراتژیک، SCM عملیاتی باید قابل اندازه گیری و خاص باشد، اگرچه تمرکز آن محدودتر است.
3 . مدل مفهومی و فرضیه ها زنجیره تامین
در این مطالعه، ما به بررسی روابط علی بین SCO فردی، SCO سازمانی، SCM استراتژیک و SCM عملیاتی می پردازیم. شکل 1 مدل مفهومی این مطالعه را نشان می دهد.
شکل 1 . مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق
3.1 . SCO فردی و SCO سازمانی زنجیره تامین
سازمان یک واحد اجتماعی از افراد است که ساختار یافته و مدیریت شده است تا نیاز به دنبال کردن اهداف جمعی را برآورده کند. بنابراین، نظرات، ادراکات و رفتارهای یک کارمند، رنگ سازمان را تشکیل می دهد. نظریه پردازان سازمانی معتقدند که سازمان ها تنها زمانی تغییر می کنند که کارکنانی که در آنها کار می کنند تغییر کنند ( شاپیرو، 2003 ، گریر و فورد، 2009 ). برای حرکت از زنجیرههای تامین سنتی برای ایجاد یک زنجیره تامین کارآمد و موفق، عامل کلیدی مدیران زنجیره تامین است که تفکر خود را از یک دیدگاه نزدیکبین شرکت محور به یک دیدگاه زنجیره تامین کلنگر تغییر میدهند و از طریق همکاری، منافع بین شرکتی را به اشتراک میگذارند ( Ketchen و Hult، 2007 ، عمر و همکاران، 2012). مدیران زنجیره تامین بدون فرهنگ مشارکتی و/یا ارتباط استراتژی زنجیره تامین به احتمال زیاد به تغییر با سردرگمی و/یا بی تفاوتی پاسخ می دهند. در عوض، مدیران زنجیره تامین که اعضای زنجیره تامین خود را برای ایدههای جدید باز و آماده همکاری میبینند، به احتمال زیاد به دنبال تغییرات هستند و فعالانه به آن واکنش نشان میدهند ( Omar et al., 2012 ). در همین زمینه، این نوع ادراک اعضا به سازمان اجازه می دهد تا بر روی مصنوعات سازمانی برای اجرای SCM تمرکز کند. بنابراین، فرضیه های زیر تدوین می شود:
H1-1: SCO فردی به طور مثبت با منابع انسانی برای SCO مرتبط است.
H1-2: SCO فردی ارتباط مثبتی با طراحی سازمانی SCO دارد.
H1-3: SCO فردی ارتباط مثبتی با فناوری اطلاعات برای SCO دارد.
3.2 . سازمان SCO و SCM
SCO سازمانی مستلزم جدایی متمایز از SCM است. SCO سازمانی مصنوعات سازمانی است که SCM کارآمد و مؤثر را تسهیل می کند مانند منابع انسانی برای SCO، طراحی سازمانی برای SCO و فناوری اطلاعات برای SCO (ترنت، 2006). اولاً، طراحی سازمانی یک فرهنگ سازمانی را شکل می دهد که می تواند ساختار سازمان را برای دستیابی به اهداف زنجیره تامین خود کنترل و هماهنگ کند. ایجاد اهداف هماهنگ و آگاهی از آن اهداف تأثیرات مثبتی بر فعالیت های SCM خواهد داشت ( Hamel & Prahalad, 1994 ). ثانیا، برخی از محققان استدلال می کنند که شناخت اهمیت دانش، مهارت ها و توانایی های زنجیره تامین به اجرای فعالیت های SCM کمک می کند ( ریچی و همکاران، 2006 ، مورفی و پویست، 1998 ،مایرز و همکاران، 2004 ). در نهایت، شکلگیری فرهنگ سازمانی با درک اهمیت اشتراکگذاری اطلاعات، اشتراکگذاری اطلاعات را در میان شرکای زنجیره تامین ارتقا میدهد ( آلن و مسترز، 1988 ، فورمن و لیپرت، 2005 ). SCO های سازمانی فوق، عوامل محیطی هستند که باید قبل از انجام فعالیت های SCM ایجاد شوند. بنابراین، فرضیه های زیر تدوین می شود:
H2-1: منابع انسانی برای SCO ارتباط مثبتی با SCM استراتژیک دارد.
H2-2: طراحی سازمانی برای SCO ارتباط مثبتی با SCM استراتژیک دارد.
H2-3: فناوری اطلاعات برای SCO ارتباط مثبتی با SCM استراتژیک دارد.
H3-1: منابع انسانی برای سازمان همکاری شانگهای ارتباط مثبتی با SCM عملیاتی دارد.
H3-2: طراحی سازمانی برای SCO ارتباط مثبتی با SCM عملیاتی دارد.
H3-3: فناوری اطلاعات برای SCO ارتباط مثبتی با SCM عملیاتی دارد.
3.3 . SCM استراتژیک و SCM عملیاتی زنجیره تامین
اکثر شرکت ها یک استراتژی زنجیره تامین را بر اساس استراتژی کلی خود تدوین می کنند و از تسهیل کننده های SCM برای تحقق استراتژی زنجیره تامین و دستیابی به اهداف سازمانی استفاده می کنند ( چوپرا و مایندل، 2001 ). در همین زمینه، پراژوگو و اولهاگر (2012) شناسایی کردند که یکپارچه سازی اطلاعات، که شامل اشتراک گذاری اطلاعات و فناوری اطلاعات است، تأثیر مثبتی بر یکپارچگی لجستیک دارد و منجر به یکپارچگی عملیاتی با تامین کنندگان در فعالیت های لجستیکی می شود. علاوه بر این، راماناتان و گوناسکاران (2014)دریافتند که برنامه ریزی مشترک و تصمیم گیری مشارکتی به طور مثبت بر اجرای مشارکتی تأثیر می گذارد. در همکاری های زنجیره تامین، شرکای زنجیره تامین برنامه ریزی تولید و توزیع را به طور مشترک با سایر شرکا انجام می دهند. فروش تبلیغاتی زنجیره تامین، فروش با تخفیف و معرفی محصول جدید اغلب توسط همه شرکای زنجیره تامین تصمیم گیری می شود ( راماناتان، 2012 ). Ramanathan و Muyldermans (2010) استدلال می کنند که چنین تصمیم گیری مشترک تأثیر مثبتی بر اجرای طرح های فروش در فروشگاه های خرده فروشی دارد.
اگر سازمانی نتواند به طور مؤثر آن را به فعالیت های عملیاتی SCM عملیاتی تبدیل کند، بعید است که SCM استراتژیک را انجام دهد. در عین حال، SCM عملیاتی اگر با SCM استراتژیک همسو نباشد، فاقد انسجام خواهد بود. از آنجایی که SCM استراتژیک به خوبی ایجاد و برنامه ریزی شده است، به فعالیت های SCM عملیاتی اجازه می دهد تا به طور کارآمد و موثر انجام شوند. از این رو،
H4: SCM استراتژیک ارتباط مثبتی با SCM عملیاتی دارد.
4 . روش های پژوهش زنجیره تامین
4.1 . مدیریت نظرسنجی و جمع آوری داده ها در خصوص زنجیره تامین
ما شرکت های کوچک و متوسط را در بخش تولید کره (یعنی شرکت هایی با 300 کارمند یا کمتر) هدف قرار دادیم. داده ها از طریق یک نظرسنجی پستی از آگوست تا اکتبر 2011 جمع آوری شد. پرسشنامه ها برای 2000 شرکت کوچک و متوسط ارسال شد و پس از کنار گذاشتن پاسخ های دارای داده های گمشده بیش از حد، در نهایت از 344 پاسخ (2/17%) در تحلیل های آماری استفاده شد ( جدول 1 ).
جدول 1 . آمار توصیفی (n=344)
عناوین پاسخگویان
اندازه شرکت (کارکنان)
مدیر عامل/مدیر
5.8٪ (20)
کمتر از 20
14.8٪ (51)
مدیر کل
18.0٪ (62)
20 – 50
20.9٪ (72)
مدیر
24.7٪ (85)
50 – 100
23.5٪ (81)
دستیار مدیر
31.4٪ (108)
100 – 150
16.6٪ (57)
کارکنان
18.9٪ (65)
150 – 200
11.1٪ (38)
متفرقه
1.2٪ (4)
200 – 250
3.8٪ (13)
250 – 300
9.3٪ (32)
تجربه کاری پاسخگویان
اندازه شرکت (فروش، وون کره)
کمتر از 2 سال
5.5٪ (19)
کمتر از 0.5 میلیون
4.1٪ (14)
2-5 سال
27.9٪ (96)
0.5 – 1 میل.
4.7٪ (16)
5-10 سال
29.7٪ (102)
15 هزار
16.6٪ (57)
10-15 سال
20.3٪ (70)
5 – 10 هزار.
9.9٪ (34)
15-20 سال
10.8٪ (37)
10 – 50 هزار.
33.4٪ (115)
20-25 سال
3.8٪ (13)
50 – 100 هزار.
8.1٪ (28)
25-30 سال
1.4٪ (5)
100 میلیون و بیشتر
23.2٪ (80)
بالای 30 سال
0.6٪ (2)
4.2 . ابزار اندازه گیری
این مطالعه به دنبال کشف رابطه علی بین SCO فردی، SCO سازمانی و SCM بود. برای اطمینان از کیفیت اندازه گیری های خود، از اندازه گیری های توسعه یافته و مورد استفاده در مطالعات قبلی استفاده کردیم. همه موارد در مقیاس لیکرت هفت درجه ای از «اصلاً نه» تا «تا حد زیادی» یا از «کاملاً مخالف» تا «کاملاً موافقم» در صورت لزوم اندازهگیری شدند ( پیوست 1 را برای ابزار اندازهگیری ببینید).
4.3 . تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها
برای آزمایش روابط علی بین متغیرها، ابتدا پایایی و اعتبار اندازهگیریهای تشکیلدهنده هر متغیر پنهان را با استفاده از SPSS 18.0 و SmartPLS v.2.0 M3 تجزیه و تحلیل کردیم ( Ringle et al., 2005 ). نتایج برای پایایی داخلی با استفاده از آلفای کرونباخ نشان می دهد که همه متغیرها از مقدار برش 0.7 فراتر می روند که از 0.836 تا 0.873 متغیر است. روایی همگرا با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و پایایی مرکب (CR) ارزیابی شد. از آنجایی که تمام مقادیر AVE و CR به ترتیب بزرگتر از 0.5 و 0.7 هستند که از 0.623 تا 0.756 برای AVE و 0.892 تا 0.908 برای CR متغیر هستند، این نتایج پشتیبانی قوی برای اعتبار همگرا ارائه میکنند ( Fornell & Larcker, 1981 ) ( جدول 2).). اعتبار تمایز با مقایسه AVE با ریشه مربع برای هر عامل و همچنین همبستگی بین آنها ارزیابی شد. نتایج نشان میدهد که اکثر AVEهای با ریشه مربع بیشتر از همبستگیها هستند ( جدول 3 را ببینید ). این یافته نشان می دهد که در معیارهای ما مسائل اعتباری تفکیکی قابل توجهی وجود ندارد ( Gefen & Straub, 2005 ). بر اساس بررسی ادبیات، ما SCM استراتژیک و SCM عملیاتی را به اندازه کافی از نظر مفهومی متفاوت میدانیم تا برای تجزیه و تحلیل آماری بیشتر نگه داریم.
جدول 2 . تحلیل سازه
عوامل
آلفای کرونباخ
AVE
CR
ISCO
0.864
0.711
0.908
HRSCO
0.836
0.756
0.902
ODSCO
0.836
0.752
0.901
ITSCO
0.879
0.735
0.917
SSCM
0.873
0.663
0.908
OSCM
0.848
0.623
0.892
جدول 3 . ماتریس همبستگی سطح ساختار (n=344)
عوامل
منظور داشتن
SD
1)
2)
3)
4)
5)
6)
ISCO
4,83
1.11
.867
HRSCO
4.15
1.16
.506 **
0.869
ODSCO
4.26
1.16
.492 **
.850 **
.857
ITSCO
4.27
1.11
.603 **
.824 **
.813 **
.843
SSCM
3.88
1.01
.411 **
.715 **
.680 **
.692 **
.789
OSCM
3.94
1.00
.400 **
.694 **
.662 **
.683 **
.866 **
.814
**
همبستگی در سطح 0.01 معنی دار است (2 دنباله)، پرانتزها ریشه مربعی از AVEs هستند.
4.4 . تجزیه و تحلیل و نتایج
ما از مدل سازی معادلات حداقل مربعات جزئی (PLS) برای آزمون فرضیه های خود استفاده کردیم. هدف این ابزار به حداکثر رساندن واریانس متغیر وابسته است ( Hir, Ringle, & Sarstedt, 2011 ). ابتدا تناسب مدل PLS را آزمایش کردیم. به طور کلی، مناسب مدل PLS با محاسبه R ارزیابی 2 از متغیر وابسته، فراهم می کند که اعتبار پیش بینی کافی زمانی که مقدار بیش از 10٪ ( فالک و میلر، 1992 ). تحقیق 2 ارزش ها در این محدوده مطالعه از 24.3٪ به 78.2٪، که بیش از ارزش برش. دوم، ما فرضیه ها را با استفاده از bootstrapping با 500 نمونه مجدد آزمایش کردیم. شکل 2 نتایج مدل سازی ساختاری را نشان می دهد.
- دانلود: دانلود تصویر با وضوح بالا (242 کیلوبایت)
- دانلود: دانلود تصویر در اندازه واقعی
شکل 2 . نتایج مدلسازی ساختاری
نتایج تحلیلها حاکی از حمایت از H1-1 تا H1-3 است که فرض میکند SCO فردی به طور مثبت و معنیداری با هر یک از SCO سازمانی، منابع انسانی برای SCO، طراحی سازمانی برای SCO و فناوری اطلاعات برای SCO مرتبط است. نتایج تحلیلها همچنین حمایت از H2-1 تا H2-3 را نشان میدهد که فرض میکند سه متغیر SCO سازمانی به طور مثبت و معنیداری با SCM استراتژیک مرتبط هستند. در مقابل، همه فرضیههای بین SCO سازمانی و SCM عملیاتی پشتیبانی نشدند. تنها فرضیه حمایت شده H3-3 بود که فرض میکرد فناوری اطلاعات برای SCO به طور مثبت و قابل توجهی با SCM عملیاتی مرتبط است. در نهایت، H4 پشتیبانی شد، که نشان دهنده یک رابطه علی مثبت و معنادار بین SCM استراتژیک و SCM عملیاتی است.
5 . نتیجه مقالات و محتوای ارائه شده در خصوص زنجیره تامین
این مطالعه سطوح مختلفی از SCO را پیشنهاد می کند که توسط آنها SCO فردی به طور مثبت SCO سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. این مطالعه همچنین جنبه های مختلف SCO سازمانی را پیشنهاد می کند و روابط علی بین SCO سازمانی و SCM را تایید می کند.
بر اساس نتایج فوق، این مطالعه کمک های نظری متعددی به ادبیات SCM می کند. اول، ما به طور تجربی SCO فردی و SCO سازمانی را متمایز کردیم. SCO فردی، که شامل چهار اندازهگیری بود: «فرد جهت SCM سازمان را میفهمد»، «فرد معتقد است که یک رابطه مشارکتی مهم است»، «فرد معتقد است که سازگاری مهم است» و «فرد به عرضه اعتماد دارد». شرکای زنجیرهای» – تأثیر مثبتی بر منابع انسانی برای SCO، طراحی سازمانی برای SCO و فناوری اطلاعات برای SCO. به طور خاص، ما به درخواستها برای درک جامعتر از عناصر اجتماعی و رفتاری درگیر در پدیده زنجیره تأمین با تأیید SCO فردی بهعنوان مقدمه SCO سازمانی پاسخ دادیم.
دوم، نتایج از این استدلال حمایت می کنند که آگاهی استراتژیک و پذیرش SCM در یک شرکت زنجیره تامین فردی، مقدمه ضروری SCM موثر است ( اسپر و همکاران، 2010 ، مین و منتزر، 2004 ). بنابراین، این مطالعه با شناسایی تجربی ادغام با متغیرهای خاص SCM که ممکن است توسعه بیشتر مفاهیم SCO و SCM را تسهیل کند، به ادبیات موجود SCO کمک می کند.
سوم، این مطالعه فعالیت های SCM را به وظایف استراتژیک و عملیاتی تقسیم کرد و رابطه علی بین این دو مفهوم را تایید کرد. مطالعات موجود در مورد SCM بیشتر مدیریت روابط یا یکپارچه سازی فرآیند را بررسی کرده است. بیشتر تحقیقات در مورد ادغام فرآیند، آن را به یکپارچگی فرآیندهای داخلی و خارجی تقسیم میکنند و روابط بین آنها را پیدا میکنند ( چن و همکاران، 2009 ، دروگ و همکاران، 2004 ، فلین و همکاران، 2010 ، ژرمین و ایر، 2006).). علیرغم وجود تصمیمگیری استراتژیک و همچنین برنامههایی که بر اجرای عملیاتی استراتژیها تأثیر میگذارند، مفهومسازی متغیرها به SCM استراتژیک و SCM عملیاتی و تحلیل روابط علی بین آنها نادر بوده است. با تأیید تجربی این فرضیه که SCM استراتژیک بر SCM عملیاتی تأثیر می گذارد، این مطالعه قابلیت اطمینان را به رابطه نظری بین SCM استراتژیک و عملیاتی اضافه می کند.
علاوه بر این، یافتههای ما بینشهای مفیدی را برای پزشکان تشکیل میدهد. اولاً، مدیریت ارشد و مدیران ارشد باید اهمیت افراد مرزی را که نقشهای گوناگونی را در رابط بین سازمانها و محیطهایشان ایفا میکنند، در نظر بگیرند ( استوک، 2006 ) تا فلسفههای مدیریت سازمانی SCM را تسهیل کنند. به عنوان مثال، به شرکتها توصیه میشود BSI (مثلاً مدیران زنجیره تأمین، کارکنان بخش SCM) را استخدام کنند که درک خاصی از فلسفههای SCM مانند تشخیص اشتراک منافع/هزینهها بین شرکای زنجیره تأمین یا اهداف و سیاستهای مشترک با همکاری دارند. به منظور ارتقاء SCO سازمانی.
دوم، مدیریت ارشد می تواند از این مطالعه برای گسترش درک خود از نقش فلسفه و ساختار برای تقویت SCM موثر استفاده کند. آنها همچنین میتوانند از منابع انسانی برای SCO، طراحی سازمانی برای SCO و فناوری اطلاعات برای SCO به عنوان چارچوبی برای تعیین استراتژی و/یا حوزههای مدیریت ساختاری استفاده کنند که میتوانند بیشتر به زنجیره تأمین تبدیل شوند و در نتیجه SCM استراتژیک مؤثر را تسهیل کنند.
در نهایت، شاغلین باید بر نیاز به ارتباط با شرکا و همچنین به اشتراک گذاری اطلاعات در داخل شرکت و در سراسر زنجیره تامین بر اساس یک سیستم فناوری اطلاعات مشترک برای تقویت SCM عملیاتی تاکید کنند. برخلاف سایر SCOهای سازمانی، فناوری اطلاعات برای SCO ارتباط نزدیکی با SCM استراتژیک و SCM عملیاتی دارد. یک گام جلوتر از مجموعه کار در مورد تأثیر سیستمهای فناوری اطلاعات و/یا اشتراکگذاری اطلاعات بر SCM موفق، اجماع در مورد اشتراکگذاری اطلاعات و یک سیستم فناوری اطلاعات مشترک یک عامل حیاتی در پیشبرد اجرای مؤثر و کارآمد SCM است. به طور خلاصه، آن دسته از شرکتهایی که میخواهند با موفقیت SCM را اتخاذ کنند، باید با شناخت پیامدهای سیستمی و استراتژیک فعالیتها و فرآیندهای دخیل در مدیریت جریانهای مختلف در زنجیره تامین، یک فلسفه مدیریت را در داخل یک شرکت توسعه دهند.منتزر، 2001 ).
در حالی که SCM به طور گسترده در بخش های مختلف صنعت پذیرفته شده است، تعدادی از مطالعات قبلی قابلیت های اصلی را برای SCM موثر شناسایی کرده اند . بر اساس تحقیقات گذشته، این مطالعه پیشنهاد میکند که پیشینیان SCM شامل آگاهی استراتژیک و پذیرش SCM در یک شرکت زنجیره تامین فردی قبل از اینکه بتواند در جریانهای فرآیند شرکت کند و فعالیتهای SCM را در داخل و در سراسر زنجیره تامین اجرا کند، باشد.
این مطالعه اولین گام برای شناسایی روابط بین SCO فردی و SCO سازمانی است. بنابراین، مطالعات بیشتر نیاز به حمایت یا اصلاح مدل تحقیق با بررسی مجدد مفهومی یا تجربی این روابط دارند.
پیوست 1 . ابزار اندازه گیری
عامل
شناسه
عنوان
منابع
SCO فردی
ISCO1
من اهمیت اهداف و سیاست های مشترک را با همکاری تشخیص می دهم.
Cachon and Lariviere, 2005 , Chauhan and Proth, 2005 , Chen et al., 2009 , Mentzer et al., 2001
ISCO2
من فکر می کنم منافع/هزینه ها باید با شرکای زنجیره تامین تقسیم شود.
ISCO3
من سازگاری متقابل را در زنجیره تامین خود تشخیص می دهم.
ISCO4
من فکر می کنم درست است که وقتی از شرکای خود انتقاد می شود دفاع کنم.
SCO منابع انسانی
HSCO1
مدیر عامل شرکت من بر رابطه مشارکتی با شرکا تأکید دارد.
ریچی و همکاران، 2006 ، مورفی و جابز، 1998 ، مایرز و همکاران، 2004
HSCO2
شرکت من علاقه زیادی به آموزش نیروی انسانی برای مدیریت زنجیره تامین دارد.
HSCO3
شرکت من علاقه زیادی به آموزش، سیستم های انتقال دانش در مورد مدیریت زنجیره تامین دارد.
SCO طراحی سازمانی
OSCO1
شرکت من علاقه زیادی به ایجاد فرآیند مشارکتی بین شرکا دارد.
Hamel & Prahalad, 1994 ; ترنت، 2006
OSCO2
شرکت من فرآیند استانداردی با شرکا دارد.
OSCO3
شرکت من از کتابچه راهنمای SCM بسیار استفاده می کند.
SCO فناوری اطلاعات
TSCO1
شرکت من علاقه زیادی به ساخت سیستم IT مشترک دارد.
کلوس و همکاران، 1997 ، فورمن و لیپرت، 2005 ، لا لوند و مسترز، 1994
TSCO2
شرکت من اطلاعات را با سیستم IT داخلی به اشتراک می گذارد.
TSCO3
شرکت من علاقه زیادی به اشتراک گذاری اطلاعات با شرکا دارد.
TSCO1
شرکت من بر نیاز به ارتباط با شرکا تاکید دارد.
SCM استراتژیک
SSCM1
برنامه ریزی و استراتژی میان مدت تا بلندمدت را با شرکای زنجیره تامین ایجاد کنید
کاچون و لاریویر، 2005 ، مین و منتزر، 2004 ، منتزر و همکاران، 2001
SSCM2
ایجاد مشترک برنامه ریزی و استراتژی با شرکای زنجیره تامین
SSCM3
مزایا/هزینه ها را با شرکای زنجیره تامین به اشتراک بگذارید
SSCM4
با شرکای زنجیره تامین در چشم انداز بلند مدت همکاری کنید
SSCM5
فرآیند خوب استاندارد شده
SCM عملیاتی
OSCM1
استفاده از سیستم های اطلاعاتی سازگار با شرکای زنجیره تامین
چن و همکاران، 2009 ;
لی، راگو-ناتان، راگو-ناتان، و رائو، 2006 ;
لی و بیلینگتون، 1992
OSCM2
به اشتراک گذاری فناوری، دانش و دانش برای SCM با شرکای زنجیره تامین
OSCM3
مدیریت مشارکتی تقاضا، تولید و فروش با شرکای زنجیره تامین
OSCM4
اشتراک امکانات و تجهیزات با شرکای زنجیره تامین
OSCM5
سهم فرآیند لجستیک یکپارچه
سازمان زنجیره تامین و خدمات ایرانی در تمامی زمینه های خدمتی : IRANPSC
محتوای بارگذاری شده از منابع خارجی استخراج و ترجمه گردیده است دسترسی به منبع اصلی : sciencedirect