مصلحت در اسلام را شرح دهید .
در دین ، بر اساس نیاز های ثابت و تغییر انسان ها، احکام به دو شعبه ثابت و متغیر تقسیم می شوند و مصالح مندرج در قوانین دین و از ناحیه شارع مشخص شده اند .
از انجا که شارع با توجه به رفتار های انسانی ، در جعل احکام گسترده مادیات و معنویات را توامان در نظر داشته است ، بر سعادت دنیا و اخرت هم توامان تاکید می کند ، لذا در امر مصلحت نیز می بایست پیامد های دنیوی و پیامد های اخروی هر دو مورد توجه قرار بگیرد . یعنی مصلحت در جامعه اسلامی ، مصلحتی است که هم مربوط به حسنه دنیای مردم باشد ، ولی به اخرتش اسیب برسند ، مصلحت نیست .
درست نقطه مقابل مصلحت در نظام سیاسی غرب که بر اساس نظر ماکیاولی و عقل محوری که اساس بقای انسان را صرفا متوجه رفاه مادی می داند . نظام هایی که رهایی از دستئرات دینی را به عنوان اصل پیشرفت و تکامل در دستور کار خود قرار داده و رشد خود را در گروی ازادی های اقتصادی ، قرهنگی و…. می بیند .
در اندیشه شیعه عقل به تنهایی نمی تواند ملاک عمل باشد تصمیمات می بایست یا بر اساس احکام شارع و یا با استنباط از فرامین الهی در چارچوب دین باشد ؛ از این رو مصلحت بر سه نوع مصالح متعین ، مصالح متخیر و مصالح انتخابی قابل تقسیم و به این معنا است که تحت عنوان مصلحت نمی توان از محدوده مرزبندی شده دین خارج شد یا به عنوان حکم مصلحتی با تغییر یا تعطیلی یک حکم قانون جدیدی در مقابل قانون الهی وضع نمود و یا حتی قانون ثابتی را نادیده انگاشت . بلکه منظور از مصلحت این است که با توجه به اوضاع و احوال اجتماعی و رعایت مصالح اسلام ، یک حکم شرعی جایگزین حکم دیگر شود .
تعریف ابتدایی این نوشتار مصلحت ، با نگاهی به مصالح متعین ، متخیر و انتخابی ، درواقع همان صلاح و فساد امور توسط حاکم برای رساندن جامعه به حیات معقول با انتخاب میان حکم مناسب از میان احکام الهی مرتبط با موضوع است .
منبع : qzparadise.ir