روح چیست؟ ان را تعریف کنید
روح چیست؟ ان را تعریف کنید
روح در باورهای عامیانه یک وجود فراطبیعی مانند شبح، پری یا فرشته است که فراتر از ماده انگاشته میشود.در برخی باورهای مذهبی اعتقاد براین است که روح انسان در واقع همان جان او است و پس از مرگِ پیکر انسان، ماندگار خواهد ماند.
از دیدگاه تاریخی، از روح در بند پایانی و پرآوازه کتاب اصول ریاضی فلسفه طبیعی آیزاک نیوتن همینگونه به سرشت «لطیف» در برابر سرشت «کثیف» (زمخت) نام برده میشود.
روح یادگاری از دوران باستان است. در آن دوران انسانها شناخت و دانش کمی دربارهٔ جهان پیرامون خود داشتند. برای نمونه گمان میکردند که آگاهی _که یکی از پایههای بنیادی رفتارهای ماست_ چون نادیدنی است، پس برپایه ریشه ای به جز خود طبیعت است (متافیزیکی) نه اینکه بر پایه میلیاردها میلیارد کنش و واکنش فیزیکی و شیمیایی که در یاختههای مغزی و عصبی ما و همچنین در گستره پیرامون ما پیوسته در کار است (از روی شناخت کم، آگاهی را یک کل جدایی ناپذیر میدانستند که از طبیعت سرچشمه نمیگیرد). به زبانی دیگر مردمان باستان چون با زندگی پیشینیان خود و شیوه کارکرد جهان گرداگرد خود آشنا نمیشدند گمان میکردند که برای نمونه: سخن گفتن تنها در میان مردمان است پس باید خاستگاهی به جز طبیعت داشته باشد که روح نامیده میشود و چون ریشههای پدیدآورنده آن گویا با چشم دیده نمیشوند (یا تا آن زمان ناشناخته بودند) باید ریشههایی فراطبیعی داشته باشند.
امروزه دانش زیستشناسی و رفتارشناسی نشان دادهاند که بسیاری از جانوران از زبان ویژهای برای پیامرسانی به یکدیگر بهره میگیرند و زبان پدیدهای تنها ویژه ما مردمان نیست؛ گرچه چون مغز مردمان در برابر اندازه تن، بزرگتر از دیگر جانداران زمین است، به گونهای باهوشترین آنهاست که به او توانایی ساختن زبانی پیچیده و گسترده میدهد. از روی همین هوش سرشار، دامنه پیشرفت مردمان در شناسایی زیستگاه پیرامون خود و انباشته کردن دادههای حسی و بررسی و شناسایی آنها از دیگر جانداران زمینی بیشتر است. مردمان به یاری پندار و شناخت پیرامون و آزمایش اندیشهها، ابزار (که یکی از آنها هم زبان است) میسازند. با کاربرد این ابزارها زندگی برایشان سادهتر و شناخت جهان برایشان آسانتر میشود. مردمان از ناتوانی دور نیستند ولی با به یاد سپردن آزمودهها و دیدگاههای خود و در میان گذاشتن آن با دیگر همتایان خود توانستهاند فرمانروای سیاره زمین شوند.