الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت
الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت
الگوی پیشرفت همان برنامه ریزی بلند مدت برای یک دوره 50 تا 100 ساله است . برنامه ریزی از یک جریان اگاهانه انتخاب و تعیین اولویت ها به منظور تصمیم گیری در مورد اینده ، تا بتوان با تعیین هدف های درست و انتخاب مسیر مناسب و تعیین فعالیت های اثر بخش جهت تحقق هدف های یاد شده ، اقدام کرد.
الگوی _ اسلامی پیشرفت به مجموعه نظام مندی از مفاهیم ، اصول موضوعه ، قوانین و راهبرد ها گفته می شود که در ساختاری منطقی و بر اساس اصول معرفت شناختی و هستی شناختی اسلام و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامی به تحلیل وضیعت موجود ایران و تبیین وضعیت مطلوب ان ارائه راهبرد ها برای تغییر وضعیت موجود اقدام می کند.
همچنین باید مفهوم پیشرفت را مستقل از توسعه در غرب دانست . توسعه غربی یک نگاه فقط مادی به توسعه نوین در زندگی است . به عبارت دی گر ، توسعه ، مفهومی است که در بستر نو گرایی به عنوان یک نظام فکری و یک اندیشه فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته که اقلیم فرهنگی غرب پیوند خورده است و در سه حوزه پیش فرض ، هف و نظام ها با ارزش های اسلامی فاصله و تناقض دارد . در پیش فرض های توسعه غرب ، انسان تنها از بعد مادی برخوردار است و خوشبختی خود را در همین دنیا دنبال می کند، از این رو هدف رسیدن به سود و لذت بیشتر ، هر وسیله ای توجیه می شود .
اینکه چرا واژه توسعه به کار برده می شود ، نیز خود جای بررسی دارد . افروغ معتقد است ( اینکه ما کلمه پیشرفت را به کار می بریم ، دقیق تر است تا توسعه ، توسعه امتحان خود را پس داده و از ابتدایی که در قالب الگو ها ، نظریه ها و رویکرد ها مطرح شده ، با وجود اینکه اجماعی هم وجود نداشته ، اما یک مضمون اقتصادی و تجربه گرایانه خاص داشته است . توسعه ، پیشرفت نیست ، یعنی به فرض انکه رشد اقتصادی هم ایجاد شد و از وضع موجود خارج شدیم و به اصطلاح امکانات ، مزایا و بهره مندی های اقتصادی بیشتر شد ، اما این به معنای این نیست که ما یک زندگی امن تر ، با نشاط تر و با معنا داریم . چه کسی می تواند یگوید که انسانی که در کلان شهری به نام تهران زندگی می کند ؛ راحت تر ، امن تر و خود اگاه تر و اسوده خاطر تر از انسانی است که در روستا زندگی میکند؟)
در مورد تبیین مفهوم اجزای الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت ، دکتر حداد عادل می گوید : در اسلامی بودن نظر به ارمان ها داریم و در ایرانی بودن بیشتر نظر به واقعیت ها . اسلامی بودن الگوی توسعه ، ان را به اصولی قرانی و اسلامی مقید و مشروط می سازد ، اما مراد ما از ایرانی بودن الگوی توسعه این است که ایران ظرف این توسعه است و میان ظرف و مظروف باید تناسبی برقرار باشد . به تعبیری ایرانی بودن الگو بمثابه ظرف مکانی و زمانی است که از تجربه های تاریخی برخوردار است و اسلامی مبدا و مقصد ارمان های الگو است . انعکاس واقعی ارمان کشور ایران بر این پایه محکم قرار دارد .
پیش بینی می شود که الگویی که با عنوان الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت طراحی می شود هم تفاوت هایی با الگو های غربی و هم اشتراکاتی با ان دارد . نه می توان یک الگویی به طور کامل مستقل و مجزا از تجربه کنونی بشر طراحی نمود و نه ضرورت دارد که این امر محقق شود ، بلکه باید در این الگو به ارزش های اخلاقی ، معنوی ، الهای و ملی ایرانیان بهای بیشتری داد.
منبع : qzparadise.ir