آيا ويروس كرونا ممكن است يك جنگ بيولوژيكي باشد ؟
به نظر شما دوستان و همراهان گرامي
ممكن است اين ويروس ساخته بشر باشد در راستاي ايجاد مشكلات ؟
ممكن است اين ويروس با هدف و برنامه ريزي كشور هاي بيگانه باشد ؟
ممكن است اين ويروس براي اختلال در نظم عمومي جوامع برنامه ريزي شده باشد ؟
آيا ممكن است اين ويروس منشأ ديگري جز چين داشته باشد ؟
سپاس از پاسخ شما جناب قرباني به اميد روزي كه انسان ها بازيچه دست نباشن
به عقیده ی اینجانب این سوال اگر به عنوان یک فرد کاملا بی طرف پاسخ داده شود دارای دامنه ی بسیار گسترده ای بوده که ساعت ها وقت فرد مورد نظر را خواهد گرفت اما به هر ترتیب سعی می نمایم به صورت خلاصه این مطلب را از چندین نظر مورد بحث قرار دهم :
1 – اولین حالت ممکنه این موضوع می باشد که این بیماری ویروسی کشنده و مرگبار یا همان کرونای 2019 که سومین نسل از خانواده ی خود بعد از دو بیماری ویروسی بسیار کشنده و خطرناک سارس – کرونا و مرس – کرونا می باشد مانند بیماری آنفلوانزای خوکی صرفا یک ویروس جهش یافته بدانیم .
و یا
2 – این ویروس محصول تولیدی دانشمندان یک کشور قدرتمند و دارای بانک های بسیار خطرناک و کشنده ی ویروس ها، میکروب ها و . . . سایر عامل های مرگبار بیولوژیکی می باشد .
در این صورت نیز باز سه حالت پیش خواهد آمد :
الف – کشوری که بیماری در اولین حالت در آن ظهور نموده و با وجود ابراز یکی از پزشکان در رابطه با شیوع این بیماری بدان توجهی ننموده و حتی او را متهم به دروغگویی و شایعه پراکنی نموده و از شیوع آن و اطلاع رسانی به عموم جامعه و همچنین سازمان بهداشت جهانی تا مدت زمانی هر چند کوتاه خودداری نموده و در حال حاضر خود را قربانی اصلی این ماجرا می داند یعنی کشور چین .
ب – کشورهایی که به دلیل میزان بسیار بالای سطح تولیدات ناخالص داخلی کشور چین و همچنین میزان بالای صادرات محصولات و تبدیل شدن این کشور به بزرگترین قدرت جهانی درمانده شده و ترس و واهمه ی زیاد آنها از این موضوع آنان را وادار به چنین اقدام نابخردانه و بسیار مرگبار نموده است و تمامی جهان را در مقابل یک ویروس بسیار کشنده و مرگبار قرار داده اند . از جمله ی این کشور ها می توان آمریکا را که در این چند سال با روی کار آمدن رئیس جمهوری کاملا غیر قابل پیش بینی و حتی به طور عامیانه دیوانه و جاه طلب و با اقداماتی نظیر بستن مالیات های سنگین به کالاهای چینی و جنگ اقتصادی با این کشور دشمن شماره ی یک چین محسوب می گردد .
پ – در نهایت نوبت به کشورهایی می رسد که قدرت انجام چنین کاری را دارند و معمولا در 90 در صد برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های خود بسیار مکارانه ( مانند روباه در داستان های کودکان ) دست به اقدامی زده و سپس خود در گوشه ای ازگود ایستاده و نظاره گر باقی ماجرا می ایستند و از بدو روی کار آمدن چنین کشورهایی با ایجاد تفرقه چراکنی و دشمنی میان کشورها به سود های کلانی رسیده اند و حتی به منظور نمایش هم کوچکترین ضرری نمی کنند و یا کمترین میزان آسیب را به منظور جلوگیری از ایجاد شک و شبهه در میان سایر کشور ها متحمل می گردند .
پس از بیان نمودن احتمالات موجود و اینکه عامل دوم یعنی این که ویروس ساخته و پرداخته ی انسان بوده و با قصد و هدف قبلی پراکنده شده ، درصد بالاتری از احتمالات ذهنی اینجانب را به خود اختصاص داده برای فهم بیشتر دوستان دیگری که با بنده هم عقیده بوده و به این موضوع علاقه مند می باشند و با توجه به اینکه برخی کاربران ممکن است مقالات بنده را دنبال می نمایند و نسبت به اینجانب تا حدودی شناخت دارند و اطلاع دارند که یا به سوالی پاسخ نمی دهم و یا در صورت ارائه ی پاسخ نسبت به تک تک کلمات به کار رفته در مقالات خوداحساس مسئولیت می نمایم و علاقه مندم کاربران گرامی قبل از مطالعه ی هرمطلبی با مفهوم کلی آن آشنایی پبدا کنند در ادامه در ابتدا نظر شما را با مفهوم کلی جنگ های بیولوژیک آشنا می نمایم و سپس با ارائه ی اسناد مستدل موجود در نهایت نتیجه گیری کلی را به خرد جمعی شما عزیزان و بیان نظرات و همفکری خودتان در قسمت پرسش و پاسخ واگذار می نمایم .
1 – معنا و مفهوم کلی مورد نظر از جنگ زیستی ، جنگ بیولوژیکی ویا در نهایت بیو تروریسم :
تفاوت ما بین این قبیل جنگ ها از دوران بسیار قبل حتی صدها سال قبل از میلاد مسیح با جنگ های عادی را می توانیم در مجموعه اقدامات وحشتزا و آسیب رسان گفت که از طریق آزاد سازی و یا منتشر نمودن عمدی عامل های بیولوژیکی شدیدا بیماریزا همانند انواعی از میکروارگانیسم ها و یا سموم بیولوژیک مانند : نام برد .
به طور کلی جنگ بیولوژیکی یا همان warfare biological از مجموعه اصطلاحات نظامی نوینی می باشد که به معنای به کارگیری نظامی و کاملا عمدی و عامدانه ی موجودات زنده و یا سموم آنها با هدف : زیان رساندن و یا قتل انسان ها و یا ثروت های حیوانی و زراعی مجموعه انسان هایی که مورد هدف این نوع حملات می باشند در راستای کاهش دادن توان نظامی این گروه استفاده می گردد .
دلیل نام گذاری این نوع جنگ ها با نام جنگ بیولوژیکی :
معمولا اسامی دیگری نیز برای این مفهوم مورد استفاده قرار می گیرد مانند : جنگ میکروبی یا جنگ باکتریایی ولی اصطلاح جنگ بیولوژیکی مناسب تر می باشد .
زیرا : مفهوم بیولوژیکی دامنه ی گسترده تری از مواد به کار گرفته شده در این نوع جنگ نابرابر و غیر انسانی را در خود جای می دهد مانند :
الف – حشرات .
ب – دیگر موجودات موذی از جمله نباتات زیانبار .
پ – باکتری ها .
ت – دیگر موجودات ریز نظیر ویروس ها و قارچ ها .
ث – صورت های پیشرفته تری از حیات .
و . . .
2 – شرح مختصری در رابطه ی با تاریخچه ی بهره گیری از سلاح های بیولوژیکی در جنگ ها :
باید به این موضوع واقف باشید که میزان استفاده نمودن از تهدیدات زیست محیطی به منظور به تسلیم در آوردن دشمن دارای تاریخچه همچنین سابقه ای بسیار طولانی در تاریخ حیات بشری می باشد .
از جمله جنگ افزارهای بیولوژیکی و همچنین کشورها و مردمی که مبتکرین و تئوریسین های جنگ های بیولوژیکی بودهاند را می توان :
الف – در حدود بیش از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح تمدن و قبایل سرخپوستان به منظور از پا در آوردن و کشتن دشمنان خود از تیر های زهر آلود بهره می گرفتند .
ب – از نظر اینجانب و بسیاری از تاریخشناسان و تئوریسین های جنگهای بیولوژیکی شاید بتوان گفت نخستین باری که انسان ها به صورت عمدی ودر سطحی گسترده تر از عوامل بیولوژیکی در جنگ های پیش روی خود در برابر دشمنانشان بهره جستند می توان به :
جنگی که در حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح توسط مجموعه اقدامات ( سولون ) فرمانروای آتن صورت گرفته اشاره نمود . افراد تحت الامر ایشان ریشه های گیاهی تحت عنوان : helleborus را در داخل آبراهی که دشمنان وی از آن به عنوان
آب آشامیدنی خود استفاده می نمودند ریخته و از این طریق اولین جنگ بیولوژیکی رارقم زدند زیرا آنان را دچار بیماری اسهال بسیار شدید نمودند که همین امر سبب شکست دشمنانش گردید .
بنابراین می توان یونانیان را جزو اولین پیشگامان استفاده از راهکارهای زیست شناختی به منظور از پای در آوردن دشمنان خود در حد گسترده و با تلفاتی به نسبت بسیار بالاتر از قبایل سرخپوستی نام برد .
مجموعه فعالیت های یونانیان در این زمینه را در طی گذشت سال های گوناگون می توان :
نبردهای ایشان در سال هایی حدودا سیصد سال قبل از میلاد مسیح و مقابله و رویارویی آنان با کشورهای دیگر و دولت ها ، با روش هایی چون شهرهای دشمن مقابل ارتش خود را از طریق آلوده نمودن آب آشامیدنی ورودی به شهرها به وسیله ی سم ( مانند سولون ) و همچنین استفاده نمودن از اجساد به منظور گسترش بیماری های واگیردار در میان دشمنان خود استفاده می نمودند .
از این قبیل اقدامات در گذشته به میزان بسیار بسیار زیاد استفاده شده و کشور ها و فرماندگان بسیاری در راه رسیدن به مقاصد شوم خود از میان سیل عظیمی از کشته شدگان که اغلب مردم بیگناه بودند می گذشتند و به کشورگشایی و حذف دشمنان خود می پرداختند .
و شاید بزرگترین آنها را بتوان مجموعه اقداماتی که منجر به همه گیری بیماری طاعون در اروپا گردید اشاره نمود که در دوران خود منجر به یکی از عظیم ترین مرگ و میرهای ناشی از بیماری های بیولوژیکی شد و به مرگ سیاه شهرت یافت .
در رابطه با تاریخچه ی جنگ افزارهای بیولوژیکی تا همین حد بسنده نموده و به ادامه ی مطلب می پردازیم .
3 – بزرگترین کشتارهای صورت گرفته بعد از قرون وسطی و از قرن 18 به بعد و کشورهایی که بیشترین میزان استفاده از سلاح های بیولوژیکی را به خود اختصاص داده اند و با این ننگ تاریخی خود را در زمره ی کشورهایی قرار داده اند که می توان در شیوع بیماری کرونا آنها را مقصر تلقی نمود :
الف – کشور آمریکا به عنوان یکی از متهمین تراز اول :
این موضوع هرگز از اذهان دنیا فراموش نمی گردد که بعد از رویدادهای مرگبار بکارگبری سلاح هی بیولوژیکی در قرون وسطی ، مهمترین اقدامات و اتفاقات صورت گرفته در زمینه ی بکارگیری عوامل آلوده ی زیست محیطی به عنوان سلاح بیولوژیکی در جنگهایی که موسوم به استقلال آمریکا میباشد صورت گرفته است .
مهاجران اروپایی که با تلاش بسیار و کشتگان فراوان به خاطر سختی های فراوان رسیدن به این قاره در آن زمان که تنها از طریق کشتی صورت می گرفت و خود باعث ایجاد مرگ و میر افراد ضعیف تر در مسیر رسیدن به آمریکا در اثر ابتلا به بیماری های گوناگون و . . . می شد نهایتا توانستند کشوری به نام آمریکا در آن سوی ناحیه شمال غربی اقیانوس اطلس تشکیل دهند ، اما به منظور تصاحب کامل این قاره ی بزرگ و از بین بردن ساکنان اصلی این سرزمین یعنی سرخپوستان به انواع مختلف سلاحها خصوصا سلاحهای زیستمحیطی متوسل گردیدند .
از جمله ی این اقدامات می توانیم به :
از میانه قرن ۱۸ تا سالهای پایانی قرن ۱۹ میلادی، که دوران اوج سرکوب و همچنین نابودی گسترده سرخپوستان در دشتهای آمریکای شمالی است، موارد متعددی از ارسال هدایای آلوده به میکروبها و ویروسهای خطرناک کشنده و واگیردار از سوی سفیدپوستان به اصطلاح متمدن برای اهالی سرخپوست بومی آمریکا گزارش شده است که طبق مطالعات مختصری که راجع به آنان انجام داده ام انسانهایی در ابتدا آرام و کاملا سخاوتمند بوده و درکی از کلماتی مانند دروغ و دروغگویی نداشتند و پس از تصرف اماکن مقدس و نابود سازی خانه ها و مزارعشان توسط سفیدپوستان مجبور به مقابله به مثل شدند اما نه با سلاح های بیولوژیکی و سیاست های کثیف تاسیس کنندگان اولیه ی کشور آمریکا که اکثرا شامل دزدان و سرمایه دارانی بودند که با برده داری و تبعیظ نژادی از همان آغاز با دارا بودن تاریخی بسیار کوچک و حقیر حتی آن را هم با اعمال خود به لجن کشیده و در کل چیزی ندارند که به آن افتخار کنند جز قتل و کشتار و خون ریزی افراد بسیار بسیار زیادی که قشر عظیمی از آنان انسان هایی پاک و بیگناه بودند.
یکی دیگر از نمونه های استفاده نمودن آمریکایی ها از سلاح های بیولوژیکی : در سال ۱۷۵۳ روی داد و با اهدای تعداد زیادی پتوی آلوده به عامل بیماری آبله به سرخپوستان آمریکا توسط نیروهای اروپاییتبار (آمریکاییهای فعلی) رخ داد که به کشتار گستردهای در میان سرخپوستان انجامید.
4 – نقطه ی عطف استفاده نمودن از جنگ افزارهای زیست محیطی و بیولوژیکی و یا می توان گفت سلاح های شیمیایی ( یا همان جنگ جهانی اول ):
بزرگترین کشورهایی که در طی جنگ جهانی اول بارها و بارها بر عایه یکدیگر از سلاح های شیمیایی استفاده نمودند را که می توانند در احتمالات ما در رابطه با تولید و شیوع ویروس کرونا در احتمال سوم قرار گیرند یعنی :
الف – آلمان
ب – انگلستان
را نام برد .
این دو کشور به کرار در طی سال های 1915 میلادی الی 1918 میلادی در جبهه جنگ و نبرد در اروپای غربی
از سلاح های شیمیایی استفاده نمودند .
از جمله اقدامات کشور آلمان در این دوره :
به عنوان نمونه در طی جنگ جهانی اول ، نیروهای آلمانی گاوها و همچنین اسب ها را قبل از انتقال دادن آنها به کشورهای آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده می نمودند .
5 – جنگ جهانی دوم :
الف – طی سالهای جنگ دوم جهانی نیز ادعا میشود که ژاپن یک آزمایشگاه نظامی مخصوص جنگهای نامتعارف، خصوصا جنگ بیولوژیک، در خاک «منچوری» (شمال شرق چین کنونی) تأسیس کرد. نیروهای متفقین ادعا میکنند ژاپنیها از این مرکز در جهت ساخت سلاحهایی نظیر بمبهای دارای قابلیت حمل عامل سیاهزخم و طاعون استفاده میکردند.
بنابراین کشور ژاپن نیز ممکن است در لیست سیاه کشورهای احتمال سوم قرار گیرد .
ب – نکته قالب توجه در مورد جنگ دوم جهانی اینجا است که آلمان با داشتن یکی از بزرگترین زرادخانههای سلاحهای شیمیایی در جهان، از استفاده از این سلاحها در جنگ پرهیز کرد. آدولف هیتلر خود یکی از نظامیان آلمانی بود که در حمله شیمیایی ارتش انگلیس در جبهه غرب در ۱۹۱۸ مجروح شده و مدت کوتاهی بینایی خود را از دست داده بود.
6 – جنگ ویتنام و حمله ی کشور آمریکا به عنوان متجاوز و باز هم نشانه هایی از اجرای عملیات های بسیار گسترده و بی رحمانه ازاستفاده ی سلاح های بیولوژیکی :
طی جنگ ویتنام آمریکا ایالات متحده آمریکا با استفاده از یک ترکیب شیمیایی، که از سوی دولت دستنشانده خود در آلمان غربی دریافت کرده بود، موفق به ساخت ترکیبی به نام «عامل نارنجی» شد. آمریکا از این ترکیب برای سوزاندن جنگلهای ویتنام و چریکهای «ویتکنگ» پناهگرفته در آن طی عملیات موسوم به «کارگر مزرعه» بین سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۷۱ استفاده کرد.
۲۰ هزار فروند هواپیمای نیروی هوایی ارتش آمریکا طی این عملیات، ۸۰ میلیون متر مکعب از این ماده سمی را روی نواحی جنگلی جنوب ویتنام ریختند.
در پی استفاده گسترده آمریکا از این ماده، تلفات انسانی قابل توجهی به ویتکنگها و بیشتر از آنان، مردم ساکن در این جنگلها وارد شد. اثرات این ماده کشنده تا جایی ادامه یافت که هنوز هم فرزندان ناقصالخلقه از نسلهای حاضر در آن بمباران شیمیایی ۱۰ ساله در ویتنام متولد میشوند.
7 – جنگ تحمیلی صدام حسین و کشور عراق بر علیه میهن عزیزمان ایران :
بزرگترین میدان استفاده از سلاحهای شیمیایی پس از جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ ویتنام را باید جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام حسین در عراق علیه انقلاب و جمهوریاسلامی نوپای ایران دانست. استفاده از گازهای شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی از عملیات رمضان در شرق بصره در تابستان ۱۳۶۱ آغاز و با حجم بسیار زیادی طی عملیاتهای خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۵ و خصوصا والفجر ۱۰، که منجر به فتح شهر حلبچه در استان سلیمانیه عراق توسط ایران شد، ادامه پیدا کرد.
طی عملیات والفجر ۱۰، که مرحله نهایی آن موجب آزادسازی شهر حلبچه شد، صدام حتی به مردم کردزبان عراقی هم رحم نکرد و هزاران نفر از آنان را به شهادت رساند.
8 – مجموعه اقدامات رژیم غاصب صهیونیستی یا همان اسرائیل :
در بخش دیگری از غرب آسیا نیز رژیم صهیونیستی طی جنگهای خود با مردم لبنان، بارها از سلاحهای ممنوعه فسفری علیه اهالی جنوب این کشور استفاده کرد تا شاید بتوان با این حملات، آنان را وادار به جبههگیری در برابر جنبش «حزبالله» لبنان برای کنار گذاشتن سلاح خود کند؛ اما به این هدف خود نرسید. ارتش اسرائیل بعدها طی جنگ ۳۳ روزه لبنان و نبردهای ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه نوار غزه در فلسطین نیز این کار را با شدت بیشتری انجام داد.
بخش قابل توجهی از سلاحهای ممنوعه خصوصا تسلیحات شیمیایی رژیم صهیونیستی توسط شرکتهای آلمانی ساخته و توسط آمریکا در اختیار ارتش اسرائیل قرار داده شده است.
9 – قراردادهای به ثبت رسیده تا به امروز در رابطه ی با منع یا محدودسازی استفاده نمودن از سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی :
الف – نخستین قرارداد بینالمللی برای محدودسازی استفاده از سلاحهای شیمیایی به سال 1675 میلادی بر میگردد. هنگامی که فرانسه و آلمان با امضای موافقنامهای در استراسبورگ درباره ممنوعیت کاربرد گلولههای سمی به توافق رسیدند.
ب – 200 سال بعد در سال 1874 میلادی «کنوانسیون بروکسل درباره حقوق و قوانین جنگ» کاربرد سموم یا سلاحهای سمی و نیز سلاحها، پر تابهها و موادی را که باعث مصدومیت و رنج غیرمعمول میشود، ممنوع اعلام کرد.
پ – پیش از پایان قرن نوزدهم و در سال 1899میلادی کنفرانس بین المللی صلح در «لاهه» برپا شد و منجر به امضای موافقتنامهای در ممنوعیت استفاده از پرتابههای جنگی محتوی گازهای سمی شد.
نکته ی فراموش نشدنی در این رابطه :
با وجود این سه توافقنامه بین المللی، در طول جنگ جهانی اول(1918- 1914) جهان شاهد هولناکترین کشتارهای ناشی از کاربرد سلاح های شیمیایی بود. تلفات بیشمار و حملات وسیع شیمیایی با بکارگیری شیوههای نوین کاربرد گازها و مواد سمی مهلک و ناتوان کننده در این جنگ باعث بروز نگرانیهای عمیقی در سطح جهان شد .
ت – این قبیل اتفاقات و مرگ و میر های بیشمار در نهایت دست به دست هم داد و منجر به : انعقاد یکی از معروفترین معاهدات بین المللی عدم کاربرد سلاحهای شیمیایی؛یعنی «پروتکل1925 ژنو» شد که در آن کاربرد گازهای خفه کننده، سمی یا سایر گازها و نیز شیوههای جنگ میکربی منع شده است. اکثر کشورهای جهان از جمله ایران و عراق این پروتکل را امضا کردند.
اشکال بسیار بزرگ موجود در پروتکل 1925 ژنو چه بود ؟
با وجود امضای این پروتکل توسط بسیاری از کشورهای جهان، این معاهده دارای نقصان بسیار بزرگی بود و آن اینکه تنها ناظر به ممنوعیت «کاربرد» سلاحهای شیمیایی یا میکروبی بود و «توسعه»،«تولید» و«انباشت» این سلاحها را منع نمیکرد. به علاوه بسیاری از کشورهای جهان این پروتکل را با این تبصره امضا کردد که حق کاربرد سلاحهای شیمیایی را علیه کشورهای غیر عضو پروتکل و نیز مقابله به مثل در صورت حمله شیمیایی به کشورشان را برای آنان مجاز میدانست.
ث – در سال 1971میلادی و برای برطرفکردن نواقص پروتکل 1925 ژنو، کمیته خلع سلاح سازمان ملل- که بعدها به کنفرانس خلع سلاح تبدیل شد- متن نهایی کنوانسیون منع توسعه، تولید و انباشت و کاربرد سلاحهای بیولوژیک (میکربی) که به کنوانسیون سلاحهای بیولوژیک (BWC) معروف است را آماده کرد. این کنوانسیون به صراحت کشورهای عضو را متعهد میسازد مذاکرات خود را تا حصول یک معاهده بینالمللی برای منع سلاحهای شیمیایی دنبال کند ولذا از همان زمان مذاکرات مربوط به تهیه متن کنوانسیون سلاحهای شیمیایی به صورت جدی آغاز شد.
ج – به دنبال نزدیک به 20 سال مذاکرات فشرده در «کنفرانس خلع سلاح»، سرانجام متن نهایی کنوانسیون سلاحهای شیمیایی نیز در سال 1992میلادی طی مراسمی در پاریس به امضای 130 کشور جهان و سپس به امضای دبیر کل سازمان ملل نیز رسید.کشورهای امضا کننده این کنوانسیون میبایستی آن را در مجالس خود نیز به تصویب برسانند و براساس مفاد کنوانسیون،180 روز پس از به تصویب رسیدن کنوانسیون توسط شصت و پنجمین کشور عضو، این کنوانسیون لازمالاجرا خواهد شد. بدین ترتیب در روز 29 آوریل 1997 کنوانسیون سلاحهای شیمیایی به طور رسمی لازم الاجرا شد.
10 – آیا امکان کاربرد تاکتیکی و استراتژیکی استفاده از سلاحهای بیولوژیکی را می توان ارزیابی نمود ؟
اجازه دهید این موضوع مهم را با توجه به تاریخچه ی کهن کشور آمریکا در استفاده از این سلاح مرگبار بررسی نمائیم :
در مـاجـرای جـنـگ کـره ، چـیـنـیـهـا و مـسـئولان کـره شـمـالی ، آمریکا را به استفاده از سلاح بـیولوژیکی در کره متهم کردند و خواستار تحقیق یک کمیته علمی بین المللی در این باره گـشـتـنـد. پـس از انـجـام پژوهشهای کافی ، کمیته در گزارش هشتم اکتبر 1952 خود به سازمان ملل اظهار داشت که در تحقیقات دقیق خود به ((اشیای آلوده به میکروب وبا و سیاه زخـم بـدخـیـم ، کـکـهـای آلوده بـه ویـروس طـاعـون ، پـشـه هـای حـامـل ویـروس تـب زرد و حـیـوانـات جـونـده مـبـتـلا مـثل خرگوش برخورد که برای انتشار بیماریهای ویروسی مذکور مورد استفاده قرار گرفته اند)). ولی این گزارش هیچ اشاره ای بـه مـیـزان انتشار آن بیماریها در چین و کره شمالی نداشت . این امر بسیاری از مفسران غـربی را وادار کرد که در صحت آن گزارش تردید کنند و آن را بی ارزش بشمارند. با آنـکـه در ویتنام شمار بسیاری مبتلای به ویروس طاعون و آبله ـ از بیماریهای بومی این کشور ـ دیده شد، هیچ دلیلی قطعی مبنی بر اقدام ایالات متحده برای به کارگیری سلاح بیولوژیکی در جنگ بر ضد انقلابیون و مردم ویتنام به دست نیامده است .
از آنچه گفته شد روشن می گردد که در جنگهای جدید سلاحهای بیولوژیکی مورد استفاده واقـعـی قرار گرفته است . از این رو شناخت میزان کاربرد آن همچون یک سلاح جنگی به صـورت دقـیـق مـشکل می نماید. در نتیجه امکان کاربرد تاکتیکی و استراتژیکی آن را به سـختی می توان ارزیابی کرد.
بنابراین یک نتیجه گیری بسیار بسیار مهم در رابطه ی با سوال مطرح شده این است که با وجود این همه جنایات آشکار نیز اتهام وارد آوردن به یک کشور ممکن است ساده باشد و حتی امری کاملا مشخص از نظر برخی افراد امری کاملا بدیهی باشد اما اثبات نمودن آن از آنجایی که معمولا هیچ دلیل قطعی در نهایت یافت نخواهد شد امری غیر ممکن نشان می دهد .
گفتار آخر :
در نهایت امر نظر بنده این است که :
این موضوع که کشور چین خود این ویروس را تولید نموده تا به عنوان مثال بر اساس نظر برخی افراد :
1 – از آنجایی که افراد مسن و افراد دارای بیماری های مزمن نظیر بیماری های تنفسی بیشترین قربانیان این بیماری هستند و از این طریق این کشور قصد داشته تا حدودی جمعیت افراد مسن خود را کاهش دهد.
و یا
2 – مسئولین تراز اول این کشور تصمیم گرفته اند از طریق شیوع این بیماری و از طریق کاهش یافتن شدید ارزش پول و همچنین سهام های کارخانجات این کشور آن دسته از سرمایه گذاران عظیم خارجی حاضر در این کشور را که سرمایه های هنگفتی را در این کشور سرمایه گذاری نموده اند را برشکسته نموده و سهام آنها را با قیمت بسیار ارزان خریداری نماید .
و یا
3 – از آنجایی که در خود ووهان چین یک منطقه ی بزرگ تولید سلاح های بیولوژیکی وجود داشته و آنان بر اثر اشتباهات انسانی و یا بالعکس به منظور تست ویروس آن را شیوع داده اند تا تاثیرات آن را بررسی نموده و سپس از مهار آن عاجز گشته اند .
و یا
4 – این کشور خود هم ویروس و هم آنتی ویروس این بیماری را ساخته و همچنان منتظر است تعداد مبتلایان بعد از رسیدن به قاره ی آمریکا و ایجاد رعب و وحشت در میان انسان ها و برخورداری از حجم بسیار زیادی از متقاضیان نیازمند به واکسن و کشورهای خریدار آن ، این آنتی ویروس را به قیمت های بسیار گزافی فروخته و سرمایه ی بسیار کلانی برای خود دست و پا نماید و در عین حال خود را به عنوان نجات دهنده ی جهانی معرفی نماید .
دست به این اقدامات زده و . . .
و یا کشور آمریکا با داشتن سابقه ای طولانی در استفاده نمودن از این نوع سلاح های بیولوژیکی و کشتار جمعی باز هم این بار بر علیه کشور چین دست به کار شده است تا این کشور را از رده خارج نموده و دوباره خود را در راس قدرت باز یابد بر اساس توضیحات ارائه شده در قبل و یا آمارهایی که اینجانب با مختصر مطالعاتی در این زمینه بدست آورده ام و آن اینکه :
یکی از خطرناکترین نوع جنایتهای آمریکا علیه کشورهای جهان، استفاده و بکارگیری تسلیحات بیولوژیکی و رادیواکتیویته علیه دیگر کشورهای جهان است.
•تاریخچه استفاده آمریکا از سلاحهای بیولوژیک
این تسلیحات نه تنها به صورت فروش بمب های شیمیایی به کشورهای همراه سیاستهای آمریکا صورت می گیرد بلکه با ورود به موضوعات دارویی، توانایی خطرناکی را در اختیار کشوری قرار داده که بیشترین تعداد جنگ را در سالیان اخیر به دنیا تحمیل کرده است.
•سارین چیست؟
آزمایشگاه هایی که برای آمریکا «مرگ» میسازند
نگاهی به پیشینه دولتهای نوین آمریکا نشان می دهد که این کشور همواره سعی داشته تکنولوژی هایی را کشف کند که دیگر کشورهای جهان بدلیل مخرب بودن آن فاصله زیادی برای رسیدن به این نوع علوم داشته باشند؛ تکنولوژی هایی که خطر آنها بسیار کشنده تر از سلاح های دارای انفجار است.
«آزمایشگاههای درجه 4» این ها همان آزمایشگاه هایی هستند که دولت آمریکا آنها را در جایگاه خطرناک ترین آزمایشگاه های این کشور قرار داده است.
همان آزمایشگاه هایی که دانشمندان اجیر شده از سراسر جهان در آن در حال تهیه و آزمایش انواع ویروس های خطرناک و مرگآور هستند.
حادثه یازده سپتامبر و ادعای قربانی تروریسم شدن از سوی دولتمردان آمریکا اما بهانه خوبی بود تا تعداد آزمایشگاه های «درجه 4» در این کشور از پنج به پانزده عدد در سال 2009 افزایش یابد و این افزایش تا امروز نیز داشته باشد.
موضوع نامههای آلوده به سیاه زخم نیز جنجال دیگری بود که می توانست مردم و نمایندگان کنگره آمریکا را قانع کند تا با این ادعا که «دشمن علیه ما تسلیحات بیولوژیک به کار می برد» هزینه هایی را که قرار بود صرف تولید دارو برای مداوا بیماران شود به تحقیق روی تسلیحات بیولوژیکی اختصاص دادند.
نتیجه این اقدام این بود که هم اکنون بیش از 400 مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک 3 و 4 در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراوردههای آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار می کنند که اکثر آنها مربوط به بخش غیر دولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند پروژههای مد نظر سیاستمداران را هرچه که باشد بپذیرند.
آمریکا چگونه مردم جهان را می کشد؟
هیچ کس هنوز نمی داند که منشا بسیاری از بیماری ها ماننده، ایدز، بیماری لژیونری، هپاتیت سی، جنون گاوی، ویروسهای عامل خونریزی، تب لاسا، سندرم خستگی مزمن و ده ها بیماری دیگری هیچگاه مشخص نشد ولی می توان ریشه این بیماریها را در آزمایشگاه های سری ایالات متحده آمریکا کشف کرد.
بنابر این گزارش، نکته مشکوکی که در گزارشهای علمی نیز ذکر شده این است که در هشت دهه از قرن بیستم آمار مرگ و میر ناشی از بیماریهای مسری در آمریکا در حال کاهش بوده است اما به یکباره از سال 1981 تا 1995 این آمار 58 درصد افزایش یافته است.
در کنار این گزارش علمی نگاهی به کارنامه بکارگیری تسلیحات بیولوژیکی توسط آمریکا از سال 1932 تا کنون، به این سوال پاسخ می دهد برخی ویروس های خطرناک و مسری از سوی کدام کشور مدعی تمدن در سطح جهان منتشر می شود.
در سال 1932 اداره خدمات بهداشتی عمومی آمریکا مراحل نهایی بیماری سیفلیس را روی 399 سیاه پوست منطقه تاسگک در آلابامای آمریکا آزمایش کرد. بومیان هیچ اطلاعی از اصل موضوع نداشته و تصور میکردهاند از طرف دولت آمریکا خدمات بهداشتی برای ایشان در نظر گرفته شده است. این بررسی به آزمایش تاسکیگ (Tuskegee Experiment) معروف شد و برای این بود که مشخص شود چقدر طول میکشد که انسان در اثر ابتلا به سیفلیس بمیرد. این افراد به سیفلیس مبتلا شده و با مرگ دردآوری از بین رفتند. سیفلیس باعث ایجاد زخم سفتی در ناحیه تناسلی شده و در ادامه عفونت فراگیری بدن را فرا میگیرد و بافتها و اعضای بدن تخریب میشوند.
در سال 1940، چهارصد نفر از زندانیان شیکاگو به بیماری مالاریا آلوده شدند تا تاثیر داروهای جدید علیه این بیماری ارزیابی شود. این بیماری به صورت عفونت حاد در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگیهای تب متناوب و لرز، کمخونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگیهای ساده یا کشنده دیگر خودنمایی میکند. اهمیت این بیماری به خاطر شیوع زیاد و مرگومیر قابل توجهاست.
در سال 1942، چهار هزار سرباز تحت تاثیر گاز خردل قرار گرفتند. این آزمایش تا 1945 ادامه یافت. این گاز دارای اثرات مخرب بر روی پوست، سیستم تنفسی و دستگاه گوارش بوده و سرطانزا است.
در سال 1944، ارتش آمریکا از انسان برای تست ماسکهای گاز استفاده کرد. افراد در اتاقهای گاز زندانی شده و در معرض گاز خردل و ائویسیت که ترکیبی سیانوردار است قرار می گرفتند.
در سال 1945، پروژه پیپرکلیپ (Project Paperclip) شروع شد که هدف آن به کارگیری دانشمندان فراری نازی در قبال پیشنهاد امنیت و هویتهای مخفی به آنها بود. بخشی از این دانشمندان در آزمایشگاههای تولید عوامل بیولوژیک به کار گرفته شدند. همچنین در همین سال برنامه اف (Program F) نیز آغاز به کار کرد که تاثیر فلوراید بر سیستم اعصاب مرکزی را بر روی انسانها بررسی مینمود.
در سال 1946، تعدادی از بیماران بیمارستانهای ارتش به عنوان خوکچه آزمایشگاهی برای آزمایشهای پزشکی ارتش استفاده شدند و برای مخفی کاری بیشتر در گزارش ها لفظ آزمایش به مشاهده و بررسی تبدیل شد.
در سال 1947، طبق اسناد به دست آمده از وزارت دفاع آمریکا (به عنوان مثال سند: Document 07075001, January 8, 1947.) مشخص شد که ارتش آمریکا تاثیر برخی پرتوها را بر روی انسان آزمایش کرده است. در همین سال CIA مطالعاتی روی ماده مخدر صنعتیLSD انجام داد و نمونه های انسانی نظامی و غیر نظامی بدون اینکه اطلاعی داشته باشند مورد استفاده قرار گرفتند.
ال. اس. دی. سبب ایجاد اختلال در خلق و خوی فرد میشود، شناخت زمان و مکان را مختل ، فرد را دچار خوشی بیجا، خودستایی ، احساس سبکی و بیوزنی ، هذیان و افسردگی میکند و ممکن است مصرف کننده را به خودکشی و آدمکشی بکشاند. با مصرف ال. اس. دی. توهمهای بینایی و شنوایی دست میدهد و اشباح خیالی جای خاصی در ذهن فرد باز میکنند.
در سال 1950، وزارت دفاع شروع به انفجار بمب اتمی در برخی مناطق کرد تا نتیجه آن را بر روی ساکنان اطراف محدوده انفجار از نظر پزشکی مطالعه کند. در همین سال برای انجام یک مانور یک کشتی نیروی دریایی، سانفرانسیسکو را با یک بمب باکتریایی سم پاشی کرد و دستگاههای ارزیابی مستقر در شهر چگونگی پراکنش این باکتری را ارزیابی کردند. شهروندان بسیاری به بیماری شبه پنومونی مبتلا شدند. به التهاب بافت ریه که یک یا دو طرف قفسه سینه را درگیر میکند و معمولا در اثر عفونت ایجاد میشود ذاتالریه، پنومونی یا عفونت ریه گفته میشود.
در سال 1951، وزارت دفاع شروع به انجام آزمایش بر روی ویروسها و باکتریهای مولد بیماری در فضای باز غیرآزمایشگاهی کرد که تا 1969 ادامه داشت و مردم مناطق اطراف محلهای آزمایش تحت تاثیر این عوامل قرار گرفتند.
در سال 1952، بر اساس اسنادی که آلمان منتشر کرده است در این سال آمریکا طی جنگ کره از تسلیحات بیولوژیک استفاده کرد.
در سال 1953، ارتش، ابرهایی از گاز سمی سولفید کادمیوم روی (zinc cadmium sulfide) را بر روی وینیپگ، سنت لوئیس، ویرجنیا، میناپولیس، فورت واین، دره رود مونوکاسی در مریلند و لسبورگ رها کرد. هدف این بود که ببینند گازهای شیمیایی به چه نحوی پخش میشوند. در همین سال نیروی دریایی ارتش آمریکا به کمک CIA آزمایشهایی را ترتیب داد که دهها هزار نفر در نیویورک و سانفرانسیسکو تحت اثر عوامل منتشر شونده در هوا مانند سراشیا مارسسنس (که موجب عفونتهای ریوی، ادراری و خونی میشود) و باسیلوس گلوبیجی (مرتبط با بیماری سیاه زخم) قرار گرفتند.
همچنین در همین سال CIA پروژه MK ULTRA را شروع کرد که یک برنامه پژوهشی یازده ساله برای تولید و آزمایش داروها و عوامل بیولوژیکی دارای کاربرد در برنامههای کنترل ذهن و تغییر رفتار بود. شش مورد از پروژههای دست پایینی این پروژه شامل آزمایش این عوامل بر روی انسانهای بی اطلاع بود.
در سال 1955، CIA در آزمایشی به منظور تست توان خود برای آلوده سازی جمعیتهای شهری با عوامل بیولوژیک، باکتری خاصی را که از زرادخانه تسلیحات بیولوژیک ارتش گرفته بود در تامپا بای ایالت فلوریدا رها کرد. در همین سال بخش شیمیایی ارتش آمریکا آزمایشهای جدیدی با استفاده از LSD بر روی بیش از هزار نفر از شهروندان آمریکایی شروع کرد که تا 1958 ادامه داشت.
در سال 1956، ارتش آمریکا پشههای ناقل بیماری تب زرد را در ساوانا (Savannah) و آوون پارک (Avon Park) فلوریدا رها کرد و به دنبال هر تست عوامل ارتش در قالب متخصصین بهداشت عمومی تاثیرات را بر روی قربانیان بررسی کردند. ویروس تب زرد به کبد آسیب میرساند و یرقان به وجود میآورد.
در سال 1960، مجوز انجام تحقیقات بیشتر با LSD در اروپا و شرق دور برای ارتش صادر شد. آزمایش بر روی اروپاییها به نام پروژه THIRD CHANCE و بر روی آسیایی ها با نام پروژه DERBY HAT بود.
در سال 1965، CIA و وزارت دفاع پروژه MK SEARCH را آغاز کردند که برنامهای بود برای توسعه تواناییهای دستکاری رفتار انسانی از طریق استفاده از داروهای روان گردان.
در همین سال زندانیان زندان ایالتی هولمسبورگ در فیلادلفیا تحت تاثیر دیوکسین قرار گرفتند که از اجزای بسیار سمی عامل نارنجی بود که در ویتنام به کار گرفته شده بود. افراد سپس از بابت ابتلا به سرطان بررسی شدند و مشخص شد که عامل نارنجی میتواند موجب بروز سرطان شود.
در سال 1966، CIA پروژه MK OFTEN را شروع کرد که تست تاثیرات سمی داروهای خاصی بر روی انسان و حیوان بود. در همین سال ارتش در سیستم تهویه مطبوع متروی نیویورک باسیلوس سابتیلیس را رها کرد که عامل اصلی بیماری سیاه زخم میباشد. بیش از یک میلیون نفر از شهروندان در معرض این باکتری قرار گرفتند.
در سال 1969، کنگره آمریکا یک بودجه ده میلیون دلاری در اختیار وزارت دفاع قرار داد تا طی پنج الی ده سال عاملی را تولید کند که ایمنی طبیعی در برابر آن کاری از پیش نبرد. چندین سال بعد بیماری ایدز با همان خصوصیات خواسته شده شایع شد.
در سال 1970، آمریکا توسعه و تولید تسلیحات مختص نژاد را تشدید کرد. این سلاحهای بیولوژیک که شامل عوامل بوجود آورنده بیماریهای خاصی هستند به گونهای دستکاری شدهاند که بر روی نژادهای خاصی از انواع بشر عمل میکنند در واقع این عوامل برای اهداف قابل انتخاب طراحی شده و گروه های نژادی خاصی را از بین میبرند.
در سال 1977، بخش رسیدگی به تحقیقات علمی و بهداشتی سنا تایید کرد که 239 منطقه مسکونی طی سالهای 1949 تا 1969 با عوامل زیستی خطرناک آلوده شده است. برخی از این مناطق مانند سانفرانسیسکو، واشنگتن دی سی، کی وست، پاناما سیتی، میناپولیس و سنت لوئیس بود.
در سال 1981، دولت کوبا اعلام کرد که در اثر حمله بیولوژیک ارتش آمریکا سیصد هزار نفر از اتباع این کشور به تب دنگو مبتلا شده اند که یک بیماری خونریزی دهنده ویروسی است و مبتلایان در اثر شدت خونریزی از پای در میآیند.
شوروی طبق اسنادی افشا کرد که آمریکا افرادی را به پاکستان و افغانستان گسیل داشته تا در این دو کشور همهگیری تب دنگو ایجاد کنند.
در سال 1983، آمریکا جهت تجهیز عراق در مقابل ایران عوامل و تسلیحات بیولوژیک را در اختیار صدام قرار داد.
در سال 1986، به گزارش کنگره تسلیحات بیولوژیک آمریکا شامل این موارد بود: ویروسهای دستکاری شده، سموم طبیعی و عواملی که از طریق مهندسی ژنتیک تغییر یافتهاند تا صفات ایمنولوژیکی دیگری داشته باشند و با هیچ کدام از واکسنهای در دسترس بشر قابل پیشگیری نباشند.
در سال 1987، وزارت دفاع قبول کرد که علی رغم امضای قراردادی که تحقیق و توسعه تسلیحات بیولوژیک توسط دولت آمریکا را ممنوع میسازد؛ این تحقیقات در 127 مرکز و دانشگاه پیگیری شده است.
در سال 1990، بیش از هزار و پانصد نوزاد شش ماهه سیاه پوست و اسپانیایی در لوس آنجلس با یک واکسن آزمایشی سرخک واکسینه شدند که هیچگاه قبلابرای استفاده آن در آمریکا مجوزی صادر نشده بود. بعدها پذیرفته شد که به والدین این نوزادان هیچ اطلاعی در این مورد داده نشده بوده است.
در سال 1994، سناتور جان دی راکفلر گزارشی تهیه کرد و عنوان داشت که حداقل به مدت پنجاه سال وزارت دفاع صدها هزار نفر از پرسنل نظامی را برای آزمایش های انسانی و تاثیر دهی عمدی مواد خطرناکی مانند گاز خردل و اعصاب، پرتودهی یونیزه شده، مواد شیمیایی عصبی و مواد توهم زا استفاده کرده است.
در سال 1995، دولت پذیرفت که به جنایاتکاران جنگی ژاپن پیشنهاد داده است که در عوض در اختیار قرار دادن اطلاعات مربوط به تحقیقات تسلیحات بیولوژیک ژاپن، به آنها حقوق و مصونیت از تعقیب اعطا کند.
همین سال دکتر گارس نیکولسون افشا کرد که عوامل بیولوژیک مورد استفاده در جنگ خلیج فارس در هوستون، تگزاس، بوکاراتون و فلوریدا تولید شده و بر روی زندانیان تگزاس آزمایش شده بوده است.
در سال 1997، هشتادو هشت عضو کنگره درخواستی را امضا کردند که خواهان بررسی ارتباط سندرم جنگ خلیج فارس و استفاده از تسلیحات بیولوژیک بود.
در سال 2001، به طور کاملا برنامه ریزی شده نامه هایی حاوی باکتری سیاه زخم به افرادی در آمریکا پست شد.
در سال 2002، ویروس نیل غربی (West Nile virus) در این سال شناسایی شد. این ویروس از خانواده آربوویروسها است که در اثر نیش پشه کولکس، در انسان سبب آنسفالیت یا تورم مغز و مننژیت یا تورم پردههای مغز و نخاع میشود. اولین بار کانون بیماری تب نیل غربی در پاییز سال 1999 در آمریکا و در ایالت نیویورک مشاهده گردید.
بعدها در نواحی بیشتری از اقیانوس آرام و ایالات کانادا و نواحی از مکزیک، اروپا و ژاپن انتشار یافت. برخی رسانهها گزارش دادند که علایم این ویروس شبیه به علایم فلج اطفال است و این سوال پیش آمد که آیا باز ویروس فلج اطفال در آزمایشگاه تغییر داده شده و به صورت جدیدی در آمده است تا یک عامل بیولوژیک خطرناک دیگر ساخته شود؟ ویروس نیل غربی فقط در افراد پیر و بیمار موجب مرگ و میر میشود یعنی افرادی که دولت متعهد و ملزم است با صرف هزینه و تخصیص بودجههای مربوطه از ایشان نگهداری کند.
در سال های 2009 و 2010، شیوع ویروس دنگو در پاکستان موجب مرگ و میر فراوانی شد. پشههای دنگو پشههای طبیعی هستند که حامل ویروس دنگو میباشند. تب دنگو با علائمی شبیه به بیماری آنفلوآنزا روی میدهد که ابتلا به آن در کودکان و افراد مسن خطرناک است. طی آزمایشهایی که در ظاهر برای مبارزه با این پشه انجام شد پشه های دیگری که مهندسی ژنتیکی شده بودند تولید شدند و در سال های 2009 و 2010 در پاکستان رها شدند که نتیجه آن ابتلا به تب دنگو و مرگ و میر هزاران پاکستانی بود. تحقیقات توسط کمپانی بیوتکنولوژی اوکسیتک انگلستان و و مراکز دولتی آمریکا طراحی شده بود. انجام آزمایش برای استفاده از ویروس دنگو به عنوان سلاح بیولوژیک توسط آمریکا به دهه چهل بر می گردد و در دهه پنجاه آزمایشهایی بر روی انسان انجام گرفته است.
این ها البته تنها گوشه ای از قتل عام ها و جنایت های افشا شده آمریکا و استفاده از سلاح های بیولوژیکی است که از سوی رسانه ها و مقامات دیگر کشورها خبری شده است.
وقتی آمریکا به مردم خود هم رحم نمی کند
اما تنها مردم دیگر کشورهای جهان قربانی این طرح های وحشیانه و خطرناک نیستند.
نکته بسیار مهم این است که ارتش آمریکا در طول دهههای گذشته برای دستیابی به این تسلیحات علاوه بر شهروندان نظامی خود حتی شهروندان غیرنظامی از همه جا بیخبر آمریکایی را نیز به عنوان نمونههای آزمایشگاهی به کار گرفته و از آنان به صورت حیوانات آزمایشگاهی برای تست عواملی همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهای روانگردان، باکتریها و ویروسهای گوناگون استفاده کرده است که در ادامه به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت.
یادآوری این جنایات نشان می دهد دولت که مسلح به پیشرفتهترین نوع این سلاحهاست و علی رغم تعهدات بینالمللی هم اکنون نیز تحقیقات مرتبط را ادامه میدهد و حتی در حق شهروندان خود اعم از کودکان و زنان و بیماران نیز اغماضی ندارد تا چه اندازه میتواند برای دیگر ملتها خطرناک و عاری از هرگونه نگاه انسانی باشد.
آزمایشهای مرتبط با تسلیحات و عوامل بیولوژیک در آمریکا چیز جدیدی نیست و حداقل به دهه سی میلادی بر میگردد. در طی جنگ سرد هزاران شهروند آمریکایی قربانی آزمایشهای پرتو دهی در مرکز انرژی اتمی و دیگر مراکز دولتی شدند و حتی بعد از امضای معاهده بینالمللی منع آزمایشها و تولید تسلیحات و عوامل بیولوژیک در سال 1972 این کار در آمریکا ادامه یافت و چنانکه اشاره شد بعد از یازده سپتامبر 2001 به یک جهش بزرگ ناگهانی و سوال برانگیز نیز دست یافت.
در سال 2001 سندی از وزارت دفاع آمریکا به دست آمد که نشان میداد در طی سالهای 1962 تا 1973 هزاران سرباز آمریکایی به طور عمدی در معرض عوامل شیمیایی و بیولوژیک قرار گرفتهاند. عواملی مانند گاز اعصاب، گاز سارین، باکتری ای کولای (E-coli)، باکتری باسیلوس گلوبیجی (Bacillus globigii)، سیاه زخم و طاعون بر روی افراد بیخبر که هیچ حفاظتی هم نمیتوانستند از خود انجام دهند روی داده است. جالب توجه است که این گزارش فقط دو روز پس از حملات یازده سپتامبر پخش شد و در آن بحبوحه هیچگونه توجهی را به خود جلب نکرد.
و یا در نهایت کشور سومی این عمل نابخشودنی را به منظور ایجاد تنش هر چه بیشتر در میان این دو کشور و همچنین فلج شدن اقتصاد کشورهای مد نظر خود به انجام رسانیده است ، اثبات ایم امر از نظر اینجانب عملا امری است که از هر سو به در بسته خورده و هیچ گروهی قادر به اثبات آن نخواهد بود مگر آنکه بعد از گذشت سی سال از این اتفاق خود کشور مورد نظر بخشی از اسرار خود را در این زمینه فاش نموده و جهان را از قدرت ها و سیاست های کثیف مسئولین گذشته ی کشور خود آگاه نماید .
با تشکر فراوان از خوانندگان گرامی
مصطفی قدیری
علاقه مندی ها
لیست تولید کنندگان ایران
جناب قديري سپاس فراوان از شما بابت وقتي كه در اختيار گذاشته ايد و پاسخي بخش بندي در خصوص نوع هدف هاي بيگانگان و نيز اشتباهات بشر در اختيار ما قرار داديد
به اميد روزي كه همه براي رفاه يكديگر تلاش كنند
سلام و درود خدمت مجموعه پارادایس
در رابطه با ویروس کرونا که این روزها متاسفانه مشکلات فراوانی را برای کشور ما و سایر کشور های دیگه به وجود آورده. میتونم بگم که با توجه به اطلاعات و مطالبی که این روزها در مورد این ویروس ارائه شده میتونم به یقین عرض کنم که این ویروس از خود کشور چین و در آزمایشگاه های این کشور جهت شروع جنگ بیولوژیکی ساخته شده تا بتونه به کل کشور های جهان نشون بده که خیلی راحت و بدون اینکه موشکی شلیک بشه و جنگی شروع بشه میتونه مردم خیلی از کشور هارو از بین ببره و آسیب بسیار جدی به تمام کشور ها برسونه . دلیل اینکه این ویروس به کودکان زیر ۱۰ سال آسیبی نمیزنه و کودکان به این بیماری مبتلا نمیشوند به این دلیل هستش که سناریوی کشور چین این بوده که کودکان سرمایه های آینده کشور های میباشند و نهایت بی رحمی هستش که این کودکان به این بیماری مبتلا شوند.در ادامه کشور چین به خاطر اینکه شرکت های آمریکایی و اروپایی را که سهم به سزایی در اقتصاد و کسب درامد کشور چین دارند را از کشور خود بیرون کنه ، با این ویروس و شیوع سریع آن این شرکت ها تمامی اموال و سهام خود را رها کرده و به کشور خود بازگشتند و سپس رئیس جمهور این کشور با ارائه یه پیشنهاد که به خاطر اینکه این کشور ها ضرر نکنند سهام این شرکت های سرمایه گذاریو با پایین ترین ارزش سهام خریداری کنه رو داد و تونست با این کار و بدون هیچ دردسری دست این کشور هارو از اقتصاد خودش قطع کنه
این ویروس افراد سنین بالارو خیلی زود از پا در میاره به این دلیل که کشور چین به این فکر بوده که این افراد چون بازنشسته شده اند و دارن از امکانات بهداشتی و درمانی و خیلی چیزای دیگه کشور چین استفاده میکنندو از بین ببره و از این کارم سود هنگفتی بدست میاره و همچنین این ویروس به افراد جوانی که سیستم ایمنی بدنشون ضعیفه هم آسیب میزنه و باعث مرگ این افراد میشه چون این افراد توانایی کار کردن و کسب درامد برای خود را ندارند و هیچ فایده ای در آینده برای کشور چین و دیگر کشور ها ندارد
این ها سناریو های کشور چین برای ایجاد این ویروس و شیوع آن در کشور خود و دیگر کشور ها میباشد .