اثر كود زيستي نيتروكسين و سوپر جاذب رطوبت بر رشد و اجزاي عملكرد ذرت در شرايط كمبود آب چگونه است ؟
اثر كود زيستي نيتروكسين و سوپر جاذب رطوبت بر صفات رشد و اجزاي عملكرد بلال ذرت در شرايط تنش كمبود آب چگونه است ؟
اثر کود زیستی نیتروکسین و سوپر جاذب رطوبت بر صفات رشد و اجزای عملکرد بلال ذرت در شرایط تنش کمبود آب چگونه است ؟
اين پژوهش به منظور بررسي اثرات كود زيستي نيتروكسين و سوپر جاذب رطوبتي بر صفات رشد و اجزاي عملكرد بلال ذرت در تحت شرايط تنش كمبود آب به اجرا درآمد. در اين آزمايش فاكتور آبياري با سه سطح شامل آبياري نرمال (آبياري در پتانسيل آب خاك 3- بار)، تنش متوسط (آبياري در پتانسيل آب خاك 7- بار) و تنش شديد (آبياري در پتانسيل آب خاك 11 – بار) بعنوان عامل اصلي و كود زيستي نيتروكسين و پليمر سوپر جاذب و تركيب آنها به همراه تيمار شاهد (عدم مصرف نيتروكسين و سوپرجاذب) در چهار سطح بعنوان عامل فرعي به صورت آزمايش اسپليت پلات در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار مورد بررسي قرار گرفت. صفات مورد اندازهگيري شامل ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، طول بلال، محيط بلال، تعداد رديف دانه در بلال، تعداد دانه در رديف، وزن 100 دانه، عملكرد دانه، عملكرد بيولوژيك و شاخص برداشت بود. نتايج نشان داد كه اغلب صفات رشد و نيز عملكرد به صورت معناداري تحت تأثير كاربرد سوپرجاذب و نيتروكسين قرار گرفتند. اين اثربخشي در شرايط تنش ملايم كمتر و با تنش شديد بيشتر بود. كاربرد توأم سوپرجاذب و نيتروكسين در هر دو شرايط تنش ملايم و خفيف وضعيت بهتري در صفات رشد و اجزاي عملكرد ايجاد كرد. عملكرد دانه در شرايط تنش شديد با استفاده از نيتروكسين و سوپر جاذب و تركيب آنها در مقايسه با عدم استفاده از آنها به 4 تن در هكتار( با تنش شديد آبي و 60 و 68 درصد افزايش يافت. كمترين عملكرد دانه ) 65 ، ترتيب 35 عدم استفاده از كود زيستي نيتروكسين و سوپرجاذب حاصل شد.
ذرت از محصولات فصل گرم ميباشد و به دليل عملكرد بالا به ازاي نهادههاي مصرفي (آب، كود و غيره) و استفادههاي متعدد در تغذيه انسان، دام و طيور و فرآوردههاي مختلف در صنعت مورد توجه ويژه است و به آن سلطان غلات اطلاق ميشود. دورههاي بحراني تنش در ذرت شامل مراحل استقرار گياهچه، دوره رشد سريع، مرحله گرده افشاني و پر شدن دانه ميباشد و به دليل اينكه هر مرحله فرايندهاي فيزيولوژكي متفاوتي را در بر ميگيرد، بنابراين اثر تنش روي عملكرد ميتواند متفاوت تنش خشكي عامل مهمي است كه .(Nelson, 2002) باشد از رشد و توسعه مناسب گياه ذرت جلوگيري كرده و Turhan & ) عملكرد گياه را به شدت كاهش ميدهد هيدروژلهاي سوپرجاذب شبكههاي .(Baser, 2004) پليمري آبدوست از جنس هيدروكربن هستند. اين مواد چندين برابر وزن خود آب را جذب و نگهداري ميكنند و در اثر خشك شدن محيط، آب داخل پليمر به تدريج تخليه ميشود و بدين ترتيب خاك به مدت طولاني و بدون نياز در .(Monnig,2005 ) به آبياري مجدد، مرطوب ميماند آزمايشي روي گياه ذرت نشان داده شد كه تعداد دانه در بوته با كاربرد حداقل مصرف سوپرجاذب تحت تأثير واقع نشد، اما در سطوح متوسط و بالاتر مصرف سوپرجاذب، به ترتيب 31 و 45 درصد تعداد دانه در بوته افزايش پيدا نتايج آزمايشي ديگر نشان داد .(Mao et al2011) كرد كه روند افزايش وزن خشك گياه ذرت تحت تأثير كاربرد مقادير پليمر سوپرجاذب به صورت خطي بود كه ميتوان آن را به بهبود خصوصيات خاك و در نتيجه افزايش رطوبت قابل استفاده در خاك در اثر كاربرد پليمرهاي سوپرجاذب نسبت داد (مؤذن قمصري و همكاران، 1388 ). كوهستاني و همكاران ( 1388 ) گزارش كردند كه استفاده از هيدروژلهاي سوپرجاذب در گياه ذرت در سطح 300 كيلوگرم در هكتار سبب بهبود عملكرد دانه، اجزاي عملكرد و وزن تر شد. همچنين آنها نشان دادند كه با افزايش ميزان تنش خشكي، تأثير هيدروژلهاي سوپرجاذب بر افزايش عملكرد دانه بيشتر بود. ايشان نتيجه گرفتند كه اثر پليمرهاي سوپرجاذب در سطوح پايينتر رطوبت، محسوستر ميباشد. پليمرهاي سوپرجاذب باعث افزايش ماندگاري آب در خاك شده و تعداد آبياري را تا ميزان 50 درصد در گياه ذرت كاهش در تحقيق ديگري كه .(Nazarli et al., داده است 2010) انجام شد رابطه (Wu et al توسط وو و همكاران 2005 )بين مصرف پليمرهاي سوپرجاذب و افزايش آب در دسترس گياه مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از 10 اين مطالعه نشان داد كه با مصرف سوپرجاذب، 68 آب بيشتري نسبت به شاهد در خاك باقي مانده است. در پژوهش ديگري با بررسي اثر مواد سوپرجاذب رطوبتي در كاهش اثر تنش خشكي در ذرت با دو دور آبياري هفت، 10 و چهارده روزه مشخص شد كه ارتفاع بوته، درصد ماده خشك و عملكرد به صورت معنادار تحت تأثير تيمارهاي سوپرجاذب قرار گرفت و با مصرف هر دو سطح 40 و 80 كيلوگرم در هكتار سوپرجاذب صفات رشد به طريقي معنادار در دور آبياري 14 روزه افزايش همچنين مائو و .(Jahan et al2013) پيدا ميكند نتيجه گرفتند كه تعداد دانه (Mao et al., همكاران2011) در بوته با كاربرد حداقل مصرف سوپرجاذب تحت تأثير واقع نشد، اما در سطوح متوسط و بالاتر مصرف سوپرجاذب، به ترتيب 31 و 45 درصد تعداد دانه در بوته افزايش پيدا كرد. نيتروژن يكي از عناصر غذايي مهم براي رشد گياهان مي باشد. اين عنصر اساس تشكيل پروتئينها و اسيدهاي نوكلئيك ميباشد. با توجه به اهميت اين عنصر، تامين مقدار مورد نياز آن براي گياه بسيار ضروري است. اين عنصر معمولاً به صورت كودهاي شيميايي تهيه و مصرف ميشود و استفاده بيش از حد آن از اين طريق يكي از دلايل آلودگي آبهاي زيرزميني بوده و علاوه بر اين توليد آنها نيز گران و پرهزينه ميباشد، در حالي كه جايگزيني آنها با كودهاي زيستي نقش مهمي در افزايش بهرهوري و كاهش اثرات منفي زيست محيطي آن دارد كود زيستي نيتروكسين .(Chandrasekar et al., 2005) حاوي باكتريهاي تثبيت كننده نيتروژن از جنس ازتوباكتر و آزوسپريليوم بوده، كه تعداد سلول زنده آن 108 در هر گرم ماده حامل از هر يك از جنس هاي باكتري است و با بالاترين تكنولوژي و بر اساس استانداردهاي بين المللي توليد و عرضه ميگردد. باكتريهاي موجود در كود زيستي نيتروكسين افزون بر تثبيت ازت هوا و متعادل كردن جذب عناصر اصلي پر مصرف و ريز مغذي مورد نياز گياه، با سنتز و ترشح مواد محرك رشد گياه نظير انواع هورمونهاي تنظيم كننده موجب تحريك رشد و توسعه Sturz & ) ريشه و قسمتهاي هوايي گياهان ميگردند .(Christie, 2003 در نظامهاي كشاورزي پايدار، كودهاي زيستي از اهميت ويژهاي در توليد محصول و حفظ حاصلخيزي پايدار كودهاي .(Sharma, خاك برخوردار ميباشند ( 2003 زيستي علاوه بر افزايش فراهمي زيستي عناصر خاك از طريق تثبيت زيستي نيتروژن، محلول كردن فسفر و پتاسيم و مهار عوامل بيماريزا، با توليد هورمونهاي محرك رشد گياه باعث افزايش عملكرد گياهان زراعي مي شوند.
Sturz & Christie, 2003; Shaharoona et al., 2006; ) (Violent & Portugal, 2007
با توجه به نياز آبي بالا در ذرت و حساسيت بيشتر آن به تنش خشكي، مديريت درست آبياري و تغذيه صحيح در مزرعه ميتواند نقش مهمي در افزايش كارايي مصرف آب داشته باشد. در شرايط اقليمي كشور و نيز استان همدان مهمترين محدوديت توليد ذرت كمبود آب آبياري و تنش
خشكي در مراحل مهم رشد ميباشد، بنابراين اعمال روشهاي مديريتي مناسب در آبياري و تغذيه ذرت ميتواند آسيبهاي ناشي از اين تنش را به حداقل رسانده و در بهبود توليد محصول مفيد باشد (نادور و همكاران، 1384 ). استفاده از سوپرجاذبهاي آبي و كودهاي زيستي از ابزارهاي مناسب مديريت آب و تغذيه گياهي ميباشند كه ضمن بهرهوري بهينه از منابع آب و خاك، با ايجاد قدرت رشد مطلوب، قدرت رقابتي محصول را افزايش داده و ميتوانند با ايجاد رشد مطلوبتر و اجتناب از برخورد با تنش در مراحل بحراني رشد، منجر به افزايش كمي و كيفي محصول بشوند. بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي اثرات استفاده جداگانه و توأم كود زيستي نيتروكسين و سوپرجاذب رطوبتي در شرايط تنش رطوبتي بر قدرت رشد و عملكرد ذرت بوده است.
مواد و روش ها
اين پژوهش به منظور بررسي اثرات كود زيستي نيتروكسين و سوپر جاذب رطوبتي بر خصوصيات مورفولوژيكي و عملكرد بلال ذرت تحت شرايط تنش كمبود آب، در سال 1394 در مزرعهاي واقع در استان همدان، شهرستان بهار و روستاي حسين آباد به اجرا درآمد. ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي خاك مزرعه مورد آزمايش در آمده است. در اين مطالعه كمبود آب در خاك بعنوان عامل اصلي و كود زيستي نيتروكسين و پليمر سوپر جاذب بعنوان عامل فرعي بصورت آزمايش كرتهاي خرد شده (اسپليت پلات) در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار مورد مطالعه قرار گرفت. فاكتورهاي مورد بررسي شامل فاكتور آبياري در سه سطح آبياري نرمال (آبياري در پتانسيل آب خاك 3- بار)، تنش متوسط (آبياري در پتانسيل آب خاك 7- بار) و تنش شديد (آبياري در پتانسيل آب خاك 11 – بار) بود. پليمر سوپر جاذب و كود زيستي نيتروكسين به عنوان عامل فرعي در چهار سطح استفاده از سوپر جاذب و نيتروكسين به صورت جداگانه و تركيب اين دو و عدم كاربرد آنها مد نظر قرار گرفت. كود زيستي بصورت مصرف بذرمال 200 گرم در 25 كيلوگرم بذر استفاده شد. پليمر سوپر جاذب استاكوزورب نيز از شركت آتيه انرژي تلاش تهيه شد و طبق توصيه شركت به ميزان 100 كيلوگرم در هكتار مورد استفاده قرار گرفت. عمليات خاكورزي با انجام يك شخم و دو ديسك عمود بر هم در اوايل خرداد ماه آغاز گرديد و سپس زمين بوسيله شيارساز بصورت جوي و پشته درآورده شد. پس از آمادهسازي زمين و ايجاد پشتهها، نسبت به شكافتن پشتهها با فاروئر دستي اقدام شده و پليمر سوپرجاذب با نسبت مورد نظر در عمق 5 تا 10 سانتيمتري از سطح پشته و در زير بستر كاشت بذر قرار گرفت. سپس كود زيستي نيتروكسين به صورت بذر مال و با بذور ذرت آغشته شده و كاشت بذور در عمق 4 تا 5 سانتيمتري از سطح خاك انجام شد. هر كرت شامل 4 رديف كاشت به طول 6 متر با فاصله 75 سانتيمتر و فاصله بذور روي رديف 20 سانتيمتر بود. كاشت بذور در تاريخ 30 خرداد ماه با استفاده از دستگاه رديف كار ذرت انجام شد. رقم ذرت مورد بررسي در اين پژوهش هيبريد 678 بود كه يك رقم ميان رس محسوب ميشود. طول دوره رشد اين رقم 115 تا 120 روز ميباشد كه ظهور كاكلها در 50 تا 55 روز پس از كاشت اتفاق افتاد.
عمليات كوددهي با توجه به نتايج آزمون خاك، 150 كيلوگرم نيتروژن از منبع اوره و 100 كيلوگرم فسفات از منبع سوپرفسفات تريپل در هكتار بكار رفت. يك سوم كود نيتروژن و تمامي كود فسفر در زمان كاشت و مابقي كود نيتروژن در دو مرحله 7 برگي و قبل از ظهور گل آذين نر به خاك داده شد. پس از عمليات كاشت آبياري بصورت قطرهاي با نوار تيپ با فاصله قطره چكان 20 سانتيمتر در تمام تيمارهاي مورد نظر و در تمام رژيمهاي آبياري انجام شد. اعمال 7 برگي ذرت آغاز شد. در – تيمارهاي آبياري از مرحله 8 اين پژوهش تيمارهاي آبياري شامل: 1- آبياري نرمال (بعد از هر آبياري، زماني كه پتانسيل آب خاك به 3- بار رسيد، آبياري بعدي صورت گرفت) 2- تنش متوسط خشكي (بعد از هر بار آبياري، هنگامي كه پتانسيل آب – خاك به 7- بار رسيد، آبياري بعدي انجام گرفت) و 3 تنش شديد خشكي (بعد از هر بار آبياري زماني كه پتانسيل آب خاك به 11 – بار رسيد، آبياري بعدي صورت گرفت). براي تعين رطوبت خاك مزرعه، ابتدا منحني تعيين گرديد pressure plate خاك مزرعه توسط دستگاه و سپس براي هر بار آبياري، پتانسيل آب خاك به صورت روزانه، با استفاده از روش وزني تعيين ميشد و پس از رسيدن پتانسيل آب خاك به مقدار مورد نظر، آبياري در تيمار شاهد و تيمارهاي تنش خشكي انجام ميشد محاسبه مقدار مصرف آب در تيمار شاهد .(Cakir, 2004) بر اساس تخليه مجاز رطوبت برابر 50 درصد آب قابل دسترس خاك تعيين و منحني مربوطه ترسيم شد. سپس با تنظيم فشار ثابت در سيستم و اندازهگيري حجم آب خروجي از طريق كنتور حجمي ميزان آب مصرفي اعمال گرديد. محاسبه حجم آب مصرف شده در تيمارهاي تنش نيز با تنظيم فشار ثابت در سيستم و بر اساس تيمارهاي شاهد در هر دوره آبياري صورت ميگرفت. با تكميل تشكيل سنبله نر سه بوته به صورت تصادفي برداشت شده و نسبت به اندازهگيري سطح برگ با دستگاه سطح سنج اقدام (Delta-T Devices Ltd, Cambridge, UK : (مدل شد. به منظور تعيين عملكرد نهايي، در مرحلة رسيدگي كامل در 15 مهرماه از رديفهاي مياني هر كرت آزمايشي با رعايت حاشيه از بالا و پايين رديفها، 3 متر مربع برداشت شده و جهت خشك شدن نهايي به مدت يك هفته در هواي آزاد نگهداري شدند. قبل از جدا كردن دانه از بلال، وزن كل بوتهها (برگ ، ساقه ، بلال و دانه) تعيين شد و عملكرد بيولوژيك بر حسب تن در هكتار تعيين گرديد. پس از جدا كردن دانهها از بلال، وزن دانهها با ترازوي دقيق آزمايشگاهي با دقت يك هزارم گرم توزين و عملكرد دانه بر حسب تن در هكتار محاسبه گرديد. سپس از تقسيم عملكرد دانه بر عملكرد بيولوژيك، شاخص برداشت به دست آمد. وزن هزاردانه پس از انتخاب يك نمونه تصادفي از دانههاي به دست آمده از هر تيمار شمارش گرديد و بر حسب گرم محاسبه شد. در مرحله آخر رشد ارتفاع بوته، طول بلال، محيط بلال،تعداد رديف دانه در بلال و تعداد دانه در رديف يادداشت برداري شد.
شاخص برداشت با استفاده از رابطه زير بدست آمد
:(Hopkins & Huner, 2004)
HI= EY/BY×100
به ترتيب EY و BY ، شاخص برداشت HI ، در اين رابطه عملكردهاي بيولوژيك و اقتصادي بر حسب كيلوگرم در هكتار ميباشند.
تمامي محاسبات آماري شامل تجزيه واريانس و مقايسه ميانگينها، مطابق طرح آماري، به كمك نرم افزار 9.2 و مقايسه ميانگينها با آزمون دانكن در سطح SAS احتمال 5 درصد صورت گرفت. براي رسم نمودارها نيز استفاده شد. Excel از نرم افزار
نتايج و بحث
نتايج حاصل از تجزيه واريانس دادهها نشان داد كه اثرات اصلي سطوح آبياري، نيتروكسين و سوپرجاذب بر تمامي صفات رشد و اجزاي عملكرد و همچنين عملكرد كل معنادار شد. همچنين در تمامي صفات رشد، اجزاي عملكرد و نيز عملكرد دانه اثر متقابل سطوح آبياري و استفاده از سوپرجاذب و نيتروكسين معنادار شد.
با مقايسه ميانگين دادهها مشخص شد كه تيمار شاهد (عدم استفاده از نيتروكسين و سوپرجاذب) و استفاده از سوپرجاذب در آبياري نرمال از نظر ارتفاع بوته وضعيت يكساني داشته و تفاوت معناداري با هم نداشتند. استفاده از نيتروكسين و سوپرجاذب و همچنين تركيب آنها با آبياري نرمال و تنش متوسط آبي به طريق معناداري سبب افزايش ارتفاع بوته شد. به طوريكه با وضعيت يكساني و به صورتي معنادار نسبت به تيمار شاهد سبب افزايش ارتفاع بوته شدند. در شرايط تنش شديد اگرچه استفاده از نيتروكسين و سوپرجاذب و نيز تركيب آنها سبب افزايش ارتفاع بوته شد اما با كاربرد توأم سوپرجاذب و نيتروكسين اين مقدار نسبت به كاربرد جداگانه آنها بيشتر. قابل توجه بود .
با اين نتايج مشخص شد كه كاربرد سوپرجاذب در شرايط 217 سانتيمتر در / آبياري نرمال با متوسط ارتفاع 67 216 سانتي مقايسه با تيمار شاهد (با متوسط ارتفاع 11 متر)، اثرات مثبتي در افزايش ارتفاع بوته گياهان نداشته و با تأمين آب كافي گياه ذرت از حداكثر ظرفيت فتوسنتزي استفاده كرده و بكارگيري سوپرجاذب عملا قادر به افزايش اين ظرفيت نبوده است. ولي با كاهش ميزان آبياري و افزايش شدت تنش بدليل اينكه از ظرفيت فتوسنتزي گياهان كاسته ميشود، رشد و ارتفاع گياهان نيز كاهش مييابد. به نظر ميرسد كه تنش متوسط و با شدت بالاتري تنش شديد موجب تسريع گلدهي و كاهش ارتفاع بوته ذرت ميشود. بنابراين قابليت نيتروكسين و سوپرجاذب در افزايش جذب آب و مواد غذايي و كاهش اثرات تنش با بالا رفتن درجه تنش آبي بيشتر نمود پيدا كرده و استفاده از هر دو باعث افزايش ارتفاع ساقه گرديده است. ضمن اينكه كاربرد توأم آنها با افزايش شدت تنش در گياه ذرت اثر هم افزايي بالاتري داشته است. الله دادي Jahan) et ) و همكاران ( 1386 ) و همچنين جان و همكاران در بررسي تاثير پليمر سوپر جاذب بر (al., 2013) خصوصيات رشد ذرت علوفهاي دريافتند كه مصرف سوپر جاذب اثرات مثبتي بر ارتفاع بوته و تجمع ماده خشك در شرايط كم آبياري داشته است. كاربرد سوپرجاذب در آبياري نرمال و متعارف تأثير مثبت ايجاد و معناداري بر شاخص سطح برگ (با متوسط 08 نكرد. اما در هر دو تيمار كم آبياري ) تنش متوسط و شديد( و همچنين آبياري نرمال )عدم تنش استفاده از نيتروكسين و تركيب نيتروكسين و سوپرجاذب سطح برگ را تا حد معناداري افزايش داد. روند افزايش شاخص سطح برگ در تيمارهاي نيتروكسيني و همچنين تركيب آنها وضعيت يكنواختي نداشت و استفاده توأم از نيتروكسين و سوپرجاذب با تنش شديد نسبت به كاربرد جداگانه آنها بيشتر قابل توجه بود و با آنها اختلاف معنادار نشان داد. در مقابل در تنش متوسط سه تيمار وضعيت نسبتا يكنواختتري داشتند توسعه برگ در گياه ذرت يكي از فرآيندهايي است كه تأثير زيادي از شرايط آبي گياه ميپذيرد. كاهش جذب آب به دليل كاهش رشد و فعاليت ريشه و ساقه كاسته شدن از ميزان و ،(Hopkins and Huner, 2004) كارآيي فتوسنتز در اثر كاهش تبادلات روزنهاي و كاهش ،(Molla et al.,2001) ميزان فعاليت آنزيمهاي فتوسنتزي كه در نهايت باعث كاهش رشد گياه ميشوند، از عوامل اثرگذار روي كاهش سطح برگ در شرايط خشكي هستند. مهمترين تاثير تنش خشكي محدود كردن ميزان توسعه .(Blum, برگ و كاهش نرخ رشد برگها ميباشد 1974 اين كاهش به دليل كم شدن ميزان تقسيم سلولي و يا Borrell ) طويل شدن سلولها و يا هردوي آنها ميباشد .(et al., 2000 دليل كاهش شاخص سطح برگ در تحت شرايط كم آبياري نسبت به شرايط آبياري مطلوب را ميتوان به كاهش مواد فتوسنتزي براي رشد و توسعه سلولهاي برگ و افزايش پيري برگ در شرايط تنش كمبود آب نسبت داد همچنين افزايش سطح برگ .(Betran et al., 2003) در گياهان تيمار شده با نيتروكسين تحت شرايط كم آبياري (بخصوص در تنش شديد) نسبت به تيمار شاهد را ميتوان به كاهش پيري برگ به واسطه افزايش توليد كلروفيل يا كاهش تخريب آن (فتواكسيداسيون) و در واقع بهبود وضعيت آب گياه در اثر افزايش تثبيت و جذب نيتروژن توسط كود بيولوژيك نيتروكسين مرتبط دانست .(Boomsma & Vyn, 2008) در تيمارهاي كم آبياري شاخص سطح برگ ذرت به طريق معناداري تحت تأثير استفاده سوپرجاذب قرار گرفت. اثرات مثبتتر استفاده از سوپرجاذب با افزايش سطح تنش چشمگيرتر بود. به طوريكه با استفاده از سوپرجاذب و در تنش شديد، متوسط شاخص برگ به 2/5 افزايش پيدا كرد كه در مقايسه با تيمار شاهد (عدم 1 كاربرد سوپرجاذب و در همين سطح تنش) با متوسط 9 تفاوت معنادار نشان داد. نتايج مشابهي با كاربرد سوپرجاذب بر سطح برگ ذرت در شرايط كم آبياري با پژوهش موذن قمصري و همكاران ( 1388 ) و همچنين حاصل شده است. (Jahan et al., جان و همكاران 2013 ) افزايش شاخص سطح برگ ذرت تحت تأثير كاربرد پليمر سوپرجاذب در دورهاي مختلف آبياري ممكن است در نتيجه تداوم پتانسيل فشاري لازم براي رشد برگها و تقليل اثر تنش خشكي در گياه در نتيجه استفاده از اين ماده باشد.
در استفاده از نيتروكسين و سوپرجاذب و نيز تركيب آنها در طول و محيط بلال وضعيت نسبتا مشابهي با ارتفاع گياهان ايجاد شد و با افزايش شدت تنش آبي اثرات مثبتي از كاربرد اين مواد ايجاد شد. ضمن اينكه اثرات مثبت بيشتري با كاربرد توأم دو ماده سوپرجاذب و نيتروكسين در تنش شديد نسبت به تنش ملايم در طول بلال حاصل شد.
علوي فاضل و همكاران ( 1387 ) نيز در تحقيقي كه بر روي ذرت دانهاي انجام دادند، گزارش نمودند كه با افزايش شدت تنش طول بلال كاهش مي يابد. كود نيتروكسين به دو دليل در گياه ذرت قادر به افزايش قدرت رشد اندامهاي زايشي و حجم بلال ميشود در درجه اول با افزايش فعاليت باكتريهاي تثبيت كننده نيتروژن سبب دسترس قرار گرفتن و جذب آسانتر آن از محلول خاك شده و از جانبي ديگر با تأثير مستقيم بر سنتز فيتوهورمونهاي گياهي بويژه اكسين و سيتوكينين سلولي و رشد اندامهاي زايشي فراهم ميكند. سوپرجاذب به شيوهاي ديگر با افزايش ظرفيت نگهداري آب در خاك، ضمن افزايش ظرفيت آب سهل الوصول و همچنين در دسترس قرار دادن عناصر غذايي، منجر به افزايش توان فتوسنتزي و جذب و بكارگيري مواد حاصل از آن و در نتيجه قدرت رشد بهتر اندامهاي زايشي، طول و محيط بلال ميگردد. به طور كلي در ذرت مشخص شده است كه با افزايش فواصل آبياري و شدت تنش، محيط بلال كاهش مييابد. نادور و همكاران ( 1384 ) گزارش كردند كه رابطه مستقيمي بين افزايش ميزان آبياري و قطر بلال در ذرت وجود دارد. نتايج پژوهش ايشان مشخص شد كه با كاهش فواصل آبياري، تقسيم سلولي و تعداد آنها بيشتر شده و قطر بلال و به تبع آن محيط بلال افزايش مييابد. تعداد رديف دانه در بلال و همچنين تعداد دانه در بلال و نيز دانه در رديف در استفاده از سوپرجاذب به ترتيب با 32 عدد و همچنين / 31 و 68 /55 ،14/ متوسط 52 33 عدد / 28 و 12 /67 ،14/ نيتروكسين با متوسط 56 وضعيت بهتري از تيمار شاهد ( به ترتيب با متوسط 26 عدد) داشت و تفاوتها از نظر / 26/35 و 65 ،11/2 آماري معنادار شدند. ضمن اينكه در تنش متوسط آبياري استفاده مجزي و توأم آنها با وضعيتي به مراتب بهتر از تيمار شاهد در يك سطح قرار گرفتند. با تنش شديد نيز اگرچه بكارگيري آنها نسبت به تيمار شاهد افزايش معنادار داشت، اما اثرات استفاده تركيبي آنها وضعيتي به مراتب از كاربرد جداگانه آنها داشت
در زمان وقوع تنش خشكي به خصوص در مراحل پاياني رشد، گياه با تنظيم اختصاص مواد غذايي حاصل از فتوسنتز و تخصيص بيشتر مواد به ريشه و ساير اندامها به منظور مقاومت در برابر تنش از كامل شدن دانههاي انتهايي ميكاهد و در نتيجه از تعداد دانه در رديف كاسته ميشود اما بكارگيري سوپرجاذب سبب تعديل اثرات تنش شده و تعداد دانه در رديف را نسبت به عدم كاربرد آن در شرايط تنش آبي افزايش ميدهد. گزارش شده است كه استفاده از سوپر جاذب سبب افزايش تعداد دانه در بلال ميگردد. به نظر ميرسد سوپرجاذب از طريق تامين آب و به دنبال آن كمك به جذب برخي عناصر غذايي در مرحله بحراني تشكيل دانه، باعث كاهش سقط جنين و در نتيجه افزايش تعداد دانههاي بارور شده ميگردد (فاضلي .( رستم پور و همكاران، 1389 در آبياري نرمال، استفاده از نيتروكسين و همچنين كاربرد توأم نيتروكسين و سوپرجاذب تأثير معنادار و يكنواختي بر عملكرد بيولوژيك، وزن صد دانه و همچنين عملكرد كل داشتند. متوسط عملكرد بيولوژيك، وزن صد دانه و عملكرد كل با استفاده از نيتروكسين و كاربرد توأم نيتروكسين و سوپرجاذب و در سطح نرمال آبياري به 29/ 28 و 02 / 18 تن در هكتار، 88 / 18 و 94 / ترتيب 88 11 تن در هكتار حاصل شد كه نسبت / 11 و 22 / گرم، 35 به دو تيمار شاهد (عدم كاربرد نيتروكسين و سوپرجاذب) و همچنين با كاربرد سوپرجاذب به تنهايي در آبياري نرمال تفاوت معنادار نشان دادند. اما در شرايط آبياري نرمال بكارگيري سوپرجاذب به تنهايي تأثير معناداري بر اين صفات نداشت. با اعمال كم آبياري و ايجاد تنش، اثرات استفاده از سوپرجاذب بر وزن صد دانه، عملكرد كل و همچنين عملكرد بيولوژيك قابل توجه بود. در تنش كاربرد توأم سوپرجاذب و نيتروكسين وضعيتي بهتر از كاربرد نيتروكسين به تنهايي بر وزن صد دانه، عملكرد كل و همچنين عملكرد بيولوژيك داشتند گياه ذرت در مواجهه با تنش خشكي به منظور فرار از
اثرات تنش، اقدام به كوتاه كردن چرخه زندگي خود ميكند. بنابراين بدليل كوتاهتر شدن طول دوره پر شدن دانه، وزن نهايي دانهها كاهش مييابد. افزايش وزن دانه در تيمارهاي سوپرجاذب و نيتروكسين ميتواند به علت بيشتر بودن طول دوره پر شدن دانه و همچنين دوام سطح برگ باشد. همچنين مشخص شده است كه افزايش عملكرد در گياهان زراعي با افزايش برگ و جذب مواد غذايي همبستگي مثبتي دارد. بنابراين تحت چنين شرايطي توليد مواد فتوسنتزي افزايش يافته و انتقال اين مواد به سمت مخازن (بذرها) موجب افزايش وزن هزار دانه در شرايط كاربرد نيتروكسين ميگردد. فاضلي رستم پور و همكاران ( 1389 ) گزارش كردند كه استفاده از سوپر جاذب سبب افزايش وزن صد دانه ميشود كه با نتايج اين پژوهش همخواني دارد. بنابراين سوپرجاذب از طريق افزايش ظرفيت نگهداري آب خاك، در مرحله پر شدن دانه، ميتواند محتوي نسبي آب گياه و در نتيجه پتانسيل آب سلولها و قدرت مخزن را افزايش داده و باعث بالا رفتن وزن دانه بشود. و (Shaharoona et al., شاهارونا و همكاران ( 2006 Violent & Portugal, ) همچنين ويولنت و پورتوگال 2007 ) بيان كردند كه آزوسپريليوم و ازتوباكتر كه از ميكروارگانيسمهاي تثبيت كننده نيتروژن ملكولي محسوب ميشوند، در كود زيستي نيتروكسين موجود بوده و در همياري با ريشهي گياهان، رشد آنها را تقويت ميكنند.
ضمن اينكه با افزايش جذب عناصر غذايي در گياه، رشد و نمو و فعاليتهاي بيوشيميايي گياه را افزايش ميدهند و اين امر موجب افزايش عملكرد بيولوژيك ميشود. گزارش شده است كه استفاده از پليمرهاي سوپر جاذب سبب افزايش عملكرد محصولات زراعي ميشود (كوهستاني و همكاران، 1388 ). دليل اين امر ميتواند افزايش ظرفيت نگهداري آب و عناصر غذايي براي مدت طولاني در خاك، كاهش شست و شوي مواد غذايي، رشد سريع و مطلوب ريشه با ذخيره مواد غذايي و هوادهي بهتر خاك باشد. به نظر ميرسد كه تركيبات محلول در آب با وزن مولكولي كم، نظير كاتيونهاي عناصر غذايي ميتوانند جذب اين ماده شوند و با آزاد شدن تدريجي، توسط ريشه گياه جذب شوند.
کود مناسب رشد و عناصر ریز مغذی ( میکرو )
مشخصات کود های میکرو
یکی از صدها خدمات مجموعه ی بزرگ پارادایس تهیه و بسته بندی بهترین نوع کودهای میکرو می باشد ، که تهیه نمودن آن برای شما دوستان عزیز به علت سنگین بودن وزن بسته های آن (25 کیلوگرم ) هزینه بر و گاهی اوقات غیرممکن است .
میکرو المنت ها یا عناصر یا عناصر کم مصرف ( ریز مغذی ها ) مانند :
آهن ، روی ، منگنز ، مس ، بور ، مولیبدن و کلر گیاهان مختلف برحسب نیاز و با توجه به نتایج آزمایشات خاک و برگ به کود های فوق نیازمند خواهند بود . ادامه مطالب کلیک کنید .
جایگاه میکروالمنت در تولیدات کشاورزی :
با وجود این که گیاهان به شکل واضحی به کود های ماکروالمنت ها نیازمندند ، اما کودهای میکروالمنت یا ریز مغذی ها علی رغم نیاز کم گیاهان جایگاه ویژه ای در تولیدات کشاورزی دارند لذا از آنها به عناصر خرد با تاثیرات مکان یاد میشود.
کود مناسب رشد و عناصر درشت مغذی ( ماکرو)
مشخصات کود های ماکرو
در این قسمت از بانک اطلاعاتی مجموعه ی پارادایس نظر شما را به توضیحاتی هر چند مختصر توسط متخصصان این مجموعه در رشته ی کشاورزی و کود شناسی در رابطه با کود های ماکرو بستته بندی شده توسط این مجموعه جلب می نماییم .
معرفی عناصر کود ماکرو :
کودهای ماکرو موضوع بحث ما را تشکیل می دهند این کودها از مجموع سه عنصر : ازت ، فسفر و پتاسیم به نسبت های مختلف و متناسب با زمانبندی رشد و باروری گیاه تشکیل میشود .
حال برای درک هرچه بیشتر تاثیر این کودها نظر شما را به تاثیر هر یک از این عناصر به تنهایی بر روی گیاهان و درختان جلب می نماییم : جهت مطالعه ادامه مطالب کلیک کنید .
کود مناسب تقویت محصول و گلدهی ( پتاس بالا )
تغذیه گیاهان شامل چندین مرحله می باشد، مرحله رویشی ، نمو و گلدهی، گیاهان برای رشد به ازت برای ریشه دهی و شروع سوخت و ساز و پتاسیم مسئول خیلی از وقایع فیزیولوژیک گیاه می باشد. گیاهی که وارد فاز گلدهی نمی شود، به خاطر رشد رویشی ناشی از مصرف کود ازته یا ضعف عمومی گیاه می باشد. فاز رویشی ناشی از استفاده از ازت باعث آبدار شدن بافت گیاه شده و نسبت C/N را کمتر یا به زبان ساده پوست به گوشت را بیشتر میکند، و همین عامل باعث می شود گیاه شما بزرگ و قوی شده ولی به شما گل نمی دهد ! با دادن کودهای گلدهی میزان گوشت را بیشتر کرده و از شیره گیاهی کاسته می شود. همین امر موجب افزایش گلدهی در همه گیاهان می شود. برای افزایش کیفیت گلها باید هنگام اتمام عمر گل ، غنچه های خشک شده رو از ته بچینید ، تا انرژی گل روی تولید بذر متمرکز نشود ! همینطور برای افزایش کیفیت گلدهی باید از مکمل های غذایی استفاده نمود ، از آنجایی که جذب مواد غذایی و کودهای شیمیایی تابع اسیدیته ی خاک می باشد و درصورت بالاتر رفتن اسیدیته خاک از 7 ، برخی از مواد غذایی قابلیت جذب خود را از دست می دهند جهت کسب اطلاعات بیشتر و طرح سوال کلیک کنید .
جهت خرید انواع محصولات کشاورزی اعم از کود ، سم و اقلام کلیک کنید .