بافت زمینه : عصر ظهور اسلام
بافت زمینه : عصر ظهور اسلام
ظهور اسلام در سرزمین حجاز به مثابه یک انقلاب همه جانبه درسدد تحول در نظام جاهلی بود ؛ اما این تحول به یکباره محقق نمی گشت و به راهبرد های متنوع و مقتضی شرایط نیاز داشت. راهبرد های پیامبر (ص) برای گذار از شاخص های جاهلی در سه راهبرد خلاصه می شود .
دعوت به توحید برای غلبه بر تعدد: راهبرد مصلحت از همان ابتدای بعثت و با دعوت مخفیانه عملیاتی گشت و سپس با دعوت از خویشاوندان و دعوت اشکارا ، به تدریج و علیه تعدد ، ادامه یافت .
تشکیل دولت اسلامی: همواره ایجاد تغییرات اساسی در اعتقادات یا سنت ها، مخالفت و مقاومت عده ای را که منافع خویش را در وجود ان سنت ها می دانند ، برمی انگیزد ، ظهور اسلام هم با مخالفت قریش روبه رو شد پیامبر (ص) برای مقاومت و مبارزه در برابر انان ، پیاده سازی احکام اسلامی و ایجاد بستر مناسب برای صدور انقلاب اسلامی ببه ویژه پس از اعمال تحریم های یک جانبه و حصر اقتصادی شعب ابی طالب که استقلال مالی مسلمین هم ضرورت یافت ، نیاز به هم پیمانانی داشت تا قدرت مسلمین را افزایش دهد. پذیرش پیمان عقبه اول ، دوم توسط یثربیان به عنوان رقبای اقتصادی _ اعتقادی قریش این امکان را فراهم ساخت . پس از ان وجود یک نظام سیاسی قدرتمند و مستحکم لازم بود تا با همراه ساختن یا تقابل با دشمنان ، اهداف حضرت تامین شود . منشور مدینه ، انعقاد معاهدات با یهودیان و ایجاد اخوات میان مسلمین در همین راستا صورت پذیرفت .
سیاست خارجی حکیمانه برای غلبه بر تعدی و تقویت تعهد: گسترش حداکثری اسلام و صدور انقلاب اسلامی وابستگی شدیدی به رفع خطر دشمنان و برقراری امنیت سرزمین اسلامی و به موازات ان خود کفایی اقتصادی داشت . از انچا که یک نهضت دینی به دنبال دگرگون کردن ذهنیت ها است پیامبر (ص) برای تحقق اهداف خویش ، در شرایط متشنج و عصر درگیری های قبیله ای ، به دنبال مصالحه ، سازش و زندگی مسالمت امیز از طریق پیمان بود. این رویکرد اساس دیپلماسی دولت نبوی را شکل داد . البته به سبب عدم وجود دولت _ ملت به عنوان بازیگران عرصه بین المللی ، در دیپلماسی نبوی به جای رابطه با حکومت ها روابط با قبایل مطرح بود .
می توان اصول دیپلماسی پیامبر را اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی دانست .
اصل اول _ اساس دیپلماسی ، دعوت به توحید ؛ البته توحید نه صرفا به معنای اعتقاد به وحدانیت خداوند بلکه به معنای ایجاد یک پایه و استوانه یا زمینه ی اساسی یک جهان بینی زندگی ساز برای تشکیل جامعه توحیدی .
اصل دوم _ نفی طاغوت حفظ عزت اسلامی ؛ پرستش فقط مخصوص خدای یگانه است ، سر سپردگی و دنباله روی غیر خدا جایز نیست . قاعده نفی سبیل بیانگر این اصل است که شارع مقدس از هیچ طریق و بهانه ای نفوذ و تسلط کفار بر مسلمین را جایز ندانسته و دست ایشان را بر مومنین باز نگذارده است .
اصل _ سوم احترام ، نزاکت و توجه به کرامت انسانی ؛ اصل حاکم بر روابط با بیگانگان می بایست پرهیز از توهین ، بی احترامی و در جهت ایجاد الفت و اخوت باشد .
اصل چهارم _ استفاده از روش های مسالمت امیز در حل و فصل اختلافات ؛ از مهم ترین بخش های دیپلماسی بخش های دیپلماسی نبوی که امروزه به عنوان مذاکره یا به اصطلاح چانه زتی مطرح است ، ارسال نامه یا نماینده به قبائل بود .
اصل پنجم_ انتخاب مذاکره کننده کار امد ؛ انتخاب فردی با ظاهری اراسته قدرت بیان بالا ، شجاع ، عاقل با تقوا و همچنین مسلط به قوانین حقوقی و … بسیار حائز اهمیت است .
اصل ششم _ تلاش برای گسترش صلح از طریق عقد معاهدات رسمی و پایبندی به تعهدات ؛ انتقاد معاهدات تاثیر گذار با بزرگان عربستان نظیر یهودیان مدینه ، مسیحیان نجران و صلح حدیبیه با مشرکان قریش ، از نمونه های این معاهدات است .
اما اگر دیپلماسی مذاکره در رسیدن به اهداف دفاعی و اقتصادی توفیقی را نصیب مسلمین نمی کرد ، جنگ جایگزین می شد .
هدف اقتصاد ؛ گسترش تجارت ئ بازرگانی مسلمانان را علاوه بر کسب ثروت ، از وابستگی رها و از توان سیاسی و نظام برخوردار می کرد؛ به نحوی که اقتصاد حجاز از تک قطبی مکه خارج مدینه هم پایه قریش قرار می گرفت . درنتیجه ، وابستگی قبائلی که از ترس تحریم اقتصادی قریش با مسلمانان همراه نمی شدند، از میان میرفت . حکومت مدینه با هدف تجارت و به قصد شکستن تحریم ها با ناامن کردن مسیر کاروان قریش ،وارد فاز جدید از روابط خود با دشمنان شد .
هدف دفاعی ؛ با افزایش توان نظامی مسلمین ، همچنین اغاز اقدامات پیامبر ( ص) برای افزایش توان اقتصادی و علمی مسلمین ، دشمنان هوشیار تر شده و با نیت نابودی حکومت مدینه ، طرح حمله به سرزمین اسلامی را پیاده ساختند لذا خداوند به جهت دفاع از حریم و سرزمین ، به مسلمین اجازه جنگیدن داد .
پیامبر ( ص) به دنبال تامین اهداف با صلح بودند بنابراین در غزاوت ایشان کمتر مار به مبارزه مسلحانه کشیده می شد. اصل دست یافتن به هدف و حکم قرن در این باره جهاد است اما جهاد الزاما مبارزه مسلحانه نیست ، اگر گفتگو نتیجه ای نداشت باید دست به سلاح برد .
منبع : qzparadise.ir